فصل پنجم
نتیجهگیری و پیشنهادها
مقدمه
در این پژوهش الحاق ایران به WTO بهجهت بخش برق کشور مورد بررسی قرارگرفتهاست. در سند WT/L/78 سازمان جهانی تجارت به شماره 2150 - 95 مورخ 25 ژوئیه 1995، در یادداشت واصله از نمایندگی دائمی جمهوری اسلامی ایران چنین درج شدهاست: «دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک دولت ناظر گات 1947، در پذیرش ضمیمه 2 سند WT/L/28 در رابطه با وضعیت ناظر در WTO، علاقهمند است بدینوسیله درخواست کسب چنین موقعیتی را در شورای عمومی سازمان جهانی تجارت و ارگانهای وابسته آن بنماید. نمایندگی دائمی مفتخر است به پیوست توضیحات مربوط به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران و سیاست تجاری آن را تقدیم نماید. نمایندگی دائمی همچنین علاقهمند است به دبیرخانه سازمان جهانی تجارت اطلاع دهد که تصمیم مربوط به تسلیم درخواست الحاق به موافقتنامه سازمان جهانی تجارت درحالحاضر تحت بررسی دولت جمهوری اسلامی ایران است.» درخواست الحاق به استناد مدرکWT/ACC/IRN1 به شماره 3839 - 96 مورخ 26 سپتامبر 1996 به این صورت اعلام میشود که «دولت جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت طبق ماده 12 موافقتنامه مراکش به سازمان جهانی تجارت بپیوندد. جمهوری اسلامی ایران ظرف چندین سال به برنامه جامع بازسازی و توسعه دست زده است که به گسترش روابط اقتصادی و تجاری با طرفهای منطقهای و جهانی کشور ما منجر میشود. لذا دولت در این مرحله آمادگی دارد روندهایی را که پیامد چنین درخواستی است، دنبال کند. همچنین هیئت نمایندگی دائمی ایران در یادداشتی که در تاریخ 15 اکتبر 1996 به دبیرکل سازمان جهانی تجارت تسلیم نمود (WT/L/191 به شماره 4367 - 96) تمایل دولت خود را به کسب موقعیت ناظر در نخستین نشست وزیران سازمان جهانی تجارت اعلام نمود و خواستار ایجاد تسهیلات لازم برای این حضور گردید. هدف آن بود که ارگانهای مربوطه دولتی با کسب آشنایی لازم، خود را برای مذاکرات چندجانبهای که در جریان بود، و بهویژه برای مقدمات الحاق که در تهران جریان داشت، آماده کنند. از اینرو با توجه به الحاق قطعی ایران به WTOضرورت بررسی موقعیت بخش برق کشور در این فرآیند از اولویت بالایی برخوردار است تا از امتیازات متصور این الحاق بتوان بیشتر بهرهمند شد. بخشهای مختلف رساله تلاشی در این جهت بودهاست که نکات اصلی آن در قسمت نتیجهگیری و پیشنهادها آورده شدهاست.
بنابراین پژوهشگر بهجای بحث در لزوم الحاق، به موضوع کاربردی تجارت برق و خدمات برق در فرآیند الحاق پرداختهاست تا سهم ناچیزی در پیشبرد موضوع ادا کردهباشد. در این پژوهش بسیاری از مطالب برای اولین بار ترجمه یا مطرح گردیدهاست زیرا تازگی مطالب و بهروز بودن منابع از این حقیقت ناشی میشود که بحث الکتریسیته در سازمان جهانی تجارت و اصولاً تجارت کالا و خدمات الکتریسیته در جهان، خود نوپا و پویا است. همین موضوع موجب شدهاست پژوهشگر بهویژه در بیان مبانی نظری تحقیق به منابع غنی و زندهای دسترسی پیدا کند که گستردگی و عمق مطالب آنها روز به روز بیشتر میشود. برای آنکه شمایی از این رشد نشان دادهشود، تعداد مدارک رسمی سازمان جهانی تجارت در سالهای مختلف که واژه electricity در آنها بهکار رفتهاست، شاهد آورده میشود. این تعداد در سالهای 1994 - 1987 جمعاً 18 سند و در سالهای 1999 تا 2001 بهترتیب 38، 35، و 34 سند بودهاست. اما تنها در نیمه اول سال 2002 این تعداد به 51 سند رسیدهاست.
در عرصه اقتصاد جهانی نیز پیشبینی ها نشان میدهد که تا سال 2020، از نظر تقاضای «نهایی» انرژی، الکتریسیته از گاز سبقت خواهدگرفت و سهم آن از 17% به 20% خواهد رسید. الکتریسیته بیشاز هر انرژی دیگری رشد خواهد کرد.
تجارت الکتریسیته دشوار و پیچیده است و هزینه سنگینی برای ایجاد زیرساختهای ضروری میطلبد. اما این تجارت اکنون آغاز شدهاست و آزادسازی بازارهای تجاری که به مصرفکنندگان اجازه میدهد از ارزانترین محل برق خود را خریداری کنند، میرود تا هم تقاضا و هم تجارت فرامرزی را برانگیزاند. بحث تنها به خود الکتریسیته محدود نمیشود. آزادسازی در صنعت برق به معنی تفکیک و تجزیه زنجیره تولید برق است که پای خدمات متعدد اصلی و فرعی برق را به بازار رقابت و تجارت باز خواهد کرد. این مبحثی است که تازه آغاز شدهاست و میرود که شکوفا شود. این عرصهای است که کشور ما میتواند و باید در آن فعال شود. آنچه در گذشته چنگ زدهباشد، هر روز به تلاش بیشتری برای بقای خود نیاز دارد و آنچه به آینده دست دراز کند، هر لحظه فرصتهای بیشتری برای بالندگی پیدا میکند. کشور ما باید به این صنعت بیشتر توجه کند، زیرا الکتریسیته آیندهای روشنتر را انتظار میکشد.
پژوهشگر از آغاز اعتقاد داشتهاست که بحث الکتریسیته در سازمان جهانی تجارت، هنوز شکل نهایی بهخود نگرفتهاست، بلکه باید به شکلگیری آن همراه با دیگران همت گماشت. بهویژه ایران که یکی از کشورهای بنام صاحب انرژی است و مهارتهای فراوانی در عرصه صنعت برق دارد، باید در این روند فعالانه شرکت کند و در جریان این «شدن» منافع ملی را هرچه بیشتر لحاظ نماید. اگر اجلاس اخیر دوحه و نیز قریبالوقوع بودن الحاق عربستان را در کنار مواردی نظیر افزایش توجه WTO به مبحث انرژی و الکتریسیته قرار دهیم، اهمیت حضور فعال جمهوری اسلامی ایران در مباحث مربوطه مشخصتر میشود.
استقبال کارشناسان صنعت برق و وزارت بازرگانی در پاسخگویی به پرسشنامههای ارسالی و اقدام سازمان توانیر بهجهت انجام پژوهش گسترده در زمینه مورد مطالعه، شاهدی بر نتایج رساله حاضر است.
الف - نتیجهگیری
قبل از آغاز نتیجهگیری خاص از یکایک فرضیهها، برخی از نتایج عام که به همه فرضیهها مربوط میشود، ذکر میگردد.
1. یکی از ضعفهای مهم صنعت برق،کمبود منابع مالی است که از یک سو ناشی از محدودیت قوانین برای سرمایه گذاری و از سوی دیگر تحت تأثیر تناقض یارانه پرداختی و سودآوری است. از دیگر ضعفهای مهم این صنعت، انحصاری بودن، و وجود تمرکز عمودی است.
انتظار میرود الحاق به سازمان جهانی تجارت و مقدمات آن در پرشدن خلأ قانونی، شفافشدن یارانه، تفکیک فعالیتهای مختلف تولید و خدمات برق، دامنزدن به رقابت و تضعیف انحصار، نقش مؤثری ایفا کند. به عبارت سادهتر، در آنچه موضوع فرضیههای پژوهش بودهاست، الحاق به WTO نه یک تهدید، بلکه فرصتی برای صنعت برق است تا از مزیتهای موجود خود بیشتر بهرهگیری کند.
2. یکی از ضعفهای دیگر صنعت برق، میزان اتلاف بالاتر از نرمهای معمول است. این موضوع هم در بازدهی پایین نیروگاهها، عدم انتخاب چرخه بهینه در تولید، و به کار بردن تجهیزات نامناسب از نظر میزان مصرف سوخت وجود دارد و هم در انتقال و توزیع منجمله به دلیل تعمیر و نگهداری نامناسب، و به کار نگرفتن کنترلهای لازم مشاهده میشود. انتظار میرود روند الحاق به دلیل
الف- گسترش خصوصی سازی، رقابت، و تقویت انگیزهها
ب- افزایش لزوم رعایت صرفهجویی و ملاحظات اقتصادی در همه فعالیتها
ج- تسهیل مراودات تجاری و امکان دسترسی سادهتر به تجهیزات مورد نیاز و نیز امکان استفاده از فنآوری پیشرفتهتر
د- الزام بیشتر به رعایت استانداردها
این ضعف را برطرف کند و از این طریق گذشته از تأثیر بر صنعت، از میزان آلودگی نیز بکاهد.
3. پیوستن به سازمان جهانی تجارت نتایج عام بسیاری به دنبال دارد که روی همه بخشها منجمله بخش برق اثر میگذارد، مثلاً افزایش حجم تجارت و رشد اقتصادی در یک کشور، هزینه خاموشی را بالا میبرد. در نتیجه سرمایهگذاری برای ایجاد ضریب اطمینان بیشتر و جلوگیری از خاموشی، اقتصادی میشود. این امر خود به عنوان یک عامل در تأیید هر یک از فرضیههای تحقیق وارد عمل میشود.
4. یکی دیگر از این نتایج عمومی، حذف مقررات زائد و شفافشدن قوانین و مقررات اقتصادی است. نظم حاصله میتواند یکی از مشکلات صنعت برق یعنی تأخیر پروژهها را که مشکل عمومی کشور است مرتفع سازد.
اکنون نتیجهگیری هایی که از بررسی هریک از فرضیهها حاصل شدهاست ارائه میگردد. شماره مربوط به هریک از سؤالات پرسشنامه در هر فرضیه، در کنار نتیجه مربوطه ذکر شدهاست.
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه اول
-
تاثیر نرخ ارز و قیمت سوخت در انتخاب تجهیزات: درجریان الحاق نهتنها نرخ ارز یکسان میشود، بلکه قیمت برق نیز باید واقعی شود زیرا تعیین میزان دقت و بازدهی نیروگاه، به رابطه بین هزینه های ثابت و جاری بستگی دارد و این ارتباط حتی در انتخاب نوع نیروگاه گازی یا بخاری نیز تأثیر میگذارد.
-
جذب سرمایه و کاهش اتلاف زمان : تأخیر دراجرای پروژه ها و حتی راکد ماندن آنها بهخاطر موانع سرمایهگذاری، مشخصاً قیمت تمام شده برق را متورم میکند. با پیوستن به سازمان جهانی تجارت و کاهش موانع سرمایهگذاری، زمان تلف شده و درنتیجه قیمت تمامشده نیز کاهش مییابد.
-
قیمتهای جهانی و شفاف شدن یارانه برق : سیاستهای حمایتی در سرمایهگذاری، سوخت ارزان، معافیتهای مالیاتی، درنظرنگرفتن هزینه اجتماعی آلودگیهای زیست محیطی، تفاوت نرخ های مختلف ارز حداقل در گذشته، و نیز تفاوت تجدید ارزیابی و بهای تمام شده داراییهای ثابت، انواع کمکهایی است که میتوان بهعنوان یارانه برق درنظرگرفت. خصوصی سازی و الحاق به تجارت جهانی، میتواند سهم ونقش این یارانه ها را شفاف کند.
-
قیمتهای جهانی و کاهش تلفات برق: با پیوستن به سازمان جهانی تجارت، رقابتهای دشوار ما را در همه زمینهها متوجه قیمتهای جهانی خواهدکرد. درآن شرایط اتلاف انرژی و برق مفهوم اقتصادی خواهدیافت. بهاینترتیب لااقل در محاسبات، قیمت برق واقعی میشود تا از هدر رفتن الکتریسیته جلوگیری گردد.
-
پیک سایی با مبادله و صادرات: با گسترش مبادلات منطقهای الکتریسیته، بار پایه افزایش مییابد اما میزان افزایش بار پیک به همان نسبت نیست. این موضوع بر قیمت تمامشده تأثیر میگذارد.
-
اهرم تعرفه در پیک سایی: با گسترش مبادلات و استفاده از تجهیزات جدید و نیز با تفکیک زنجیره تولید و خدمات برق، اقداماتی نظیر نصب کنتور دوتعرفه به شکل مؤثرتری صورت میگیرد و پیک سایی بهتر انجام میشود و قیمت برق کاهش مییابد.
-
آزاد سازی و پیک سایی: الحاق و مقدمات آن، آزادسازی در بخش برق را نیز تسریع میکند. یکی از نتایج این آزادسازی پیدایش شرکتهایی است که خدمت نوین «صرفهجویی انرژی» را ارائه میکنند. ازاین طریق بازهم پیک کاهش مییابد و هزینه به واقعیت نزدیکتر میشود.
-
تأثیر استاندارد بر قیمت واقعی برق: شاخص شدت مصرف انرژی در کشور ما بسیار بالا است. صنایع انرژیبر ما در مصرف الکتریسیته نیز با گشادهدستی عمل میکنند. پیوستن به سازمان جهانی تجارت میطلبد ضمن تأکید بر استفاده صنایع انرژیبر از مزیت برق ارزان، هم هزینه برق بهصورت واقعی منظور شود و هم استانداردها بهتر مراعات گردد. درنتیجه تجهیزات مناسبتری خریداری میگردد تا راندمان بالا برود.
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه دوم
-
لزوم تأسیس نیروگاه اتمی: اگر ایران در گسترش تجارت منطقهای که لازمه پیوستن به سازمان جهانی تجارت است، با اتکا به منابع غنی انرژی و ذخایر عظیم گاز خود به یک صادر کننده الکتریسیته تبدیل شود، میتوان تأمین بخشی از بارپایه برق را به نیروگاههای اتمی محول کرد. علاوه بر آن حضور در بازار جهانی آتی الکتریسیته مستلزم آشنایی و استفاده از روشهای گوناگون تولید آن است. ایران برای تکمیل بهرهگیری از ذخایر گاز خود در تولید برق به منظور صدور آن به چنین نیروگاهی نیاز دارد و این موضوع به دلایل پیشگفته موجب افزایش آلودگی زیستمحیطی نمیشود.
-
لزوم تأسیس نیروگاه آبی: نیروگاه آبی پاکیزهترین نوع انرژی را برای بشر به ارمغان میآورد. قطعاً نیروگاه آبی نیز برای تأمین بار پایه مورد بحث لازم است و حتی به دلیل تأثیرات مثبت زیست محیطی آن بر هر نیروگاه دیگری اولویت دارد. گرچه بنظر نمیرسد پیوستن به WTO و یا جذب سرمایه گذاری خارجی، به تنهایی تأثیر چندانی روی ساخت این نیروگاه ها داشته باشد، اما سرمایه عظیم مورد نیاز را میتوان با استفاده از این موقعیت تأمین کرد و از تسهیلات تجارت خدمات برای استفاده مؤثرتر از اهل فن بهره گرفت.
-
سمت گیری یارانه به سود محیط زیست: اگر یارانه انرژی و یارانه برق شفاف شود و توصیه های سازمان جهانی تجارت و دیگر نهادهای بین المللی در مورد لزوم اصلاحات اساسی در یارانه های بخش انرژی به کار گرفته شود، میتوان با اعطای یارانه به نیروگاه زباله سوز، دریافت مالیات از نیروگاه های دارای آلایندگی بیشتر، و منظور نمودن دقیق هزینه اجتماعی آلودگی محیطزیست، هماهنگی لازم را میان عقل سلیم، واقعیت های کشور، واقعیت های جهانی و محاسبات اقتصادی ایجاد کرد.
-
عدم حمایت از فنآوری دارای آلایندگی بیشتر: وقتی یک فنآوری که میتوان آن را از خارج از کشور وارد کرد و آلایندگی کمتری دارد در رقابت با جایگزین رسمی تولید داخل قرار میگیرد، همین وجود تعرفه ممکن است موازنه را به سود گزینه دارای آلایندگی بیشتر برهم زند. از این نظرپیوستن به سازمان جهانی تجارت میتواند به رعایت بیشتر سیاستهای زیست محیطی در بخش برق منجر شود.
-
صرفهجویی در مصرف: پیوستن به سازمان جهانی تجارت، برخی منافع بادآورده را حذف میکند و فعالیتهای تولیدی و خدماتی را رقابتی میکند. ماندن در بازار رقابت بستگی تام به دقت در مصرف و مراقبت در صرفهجویی دارد. از این نظر نیز حیف و میل انرژی به صورت موجود خاتمه مییابد و منافع زیست محیطی آن عاید همگان میگردد.
-
افزایش درصد استفاده از سوخت بهتر: اگر در کشور ما نقش گاز در تولید الکتریسیته و نیز میزان الکتریسیته تولید شده، هر دو افزایش یابد، علیرغم آن که مجموع آلودگی بیشتر شده است، اما این امر موجب استفاده مطلوب از انرژیهای بدون آلودگی خواهد شد.
-
حفظ محیط زیست پس از تولید: رفع موانع تعرفهای و غیر تعرفهای در مورد تجهیزات انتقال و خدمات مربوطه نیز به حفاظت از محیط زیست کمک میکند زیرا برای مثال امکان استفاده از برجهای چندمداره را افزایش میدهد و درنتیجه قسمتهای کمتری از جنگل در مسیر احداث خطوط ازبین میرود.
-
مدیریت بهتر دولت: میتوان تصور کرد که همزمان با آزاد سازی و مشارکت بیشتر بخش خصوصی داخلی و سرمایهگذاری خارجی در امر تولید و خدمات برق، دولت امکان پیدا میکند بیشتر مدیریت کند و تولید کنندگان را که دیگر بخشی از خود دولت محسوب نمیشوند، با اهرم های مالیات و یارانه، به سمت توجه بیشتر به مسایل زیست محیطی هدایت کند.
-
نقش مبادله و صادرات برق در کاهش آلودگی:
1. مبادله کمک میکند تا هر دو کشور برای ساعات پیک تجهیزات اضافی به کار نگیرند.
2. مبادله کمک میکند تا هر دو کشور در ساعات کم باری بیهوده دستگاه ها را در وضعیت آماده – که خود مستلزم هدر رفتن انرژی است - نگه ندارند.
3. درنتیجه صادرات، نیروگاه های ما همیشه با ظرفیت بالا کار خواهندکرد. باتوجه به اینکه راندمان نیروگاهها، زمانی که با ظرفیت بالای خود کار میکنند بیشتر است، لذا آلودگی (درمقیاس جهانی) کاهش مییابد.
4. با توجه به اینکه کشورها کم و بیش نیروگاه هایی دارند و ترجیح میدهند مصرف پیک خود را به آن نیروگاه ها متکی کنند، میتوان گفت کشور صادر کننده بار پایه بالاتری پیدا میکند. این بارپایه را میتوان با نیروگاه های پر قدرت که اتفاقاً آلودگی کمتری هم دارند تأمین نمود.
5. با توجه به اینکه کشور ما دارای ذخایر غنی گاز میباشد، برق خود را از این سوخت – که از پاکیزه ترین سوختها است - تولید میکند. پس کشورهای منطقه در صورت خرید برق از ایران، آلودگی کمتری را برای تولید این برق به جهان تحمیل کردهاند.
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه سوم
-
شفاف شدن قوانین و احداث نیروگاه: در دنیای بهم پیوسته امروز، صحبت از کمبود منابع مالی نوعی کتمان معضل اصلی است. اگر وجود سوخت و تقاضای برق را کنار هم بگذاریم و ارتباط درستی بین آنها برقرار کنیم، منابع مالی خود به خود تأمین خواهد شد. تولید برق حداقل در ایران یک صنعت سودآور میتواند باشد که سرمایهگذاران داخلی و خارجی درصورت رفع مانع اصلی (که مشکل قانون ذکر شد)، در این عرصه فعال خواهند شد.
-
راه اندازی نیروگاه های پر قدرت تر: طولانی شدن دوره احداث به دلیل نامشخص بودن قوانین از یکسو، و انحصاری بودن و دولتی بودن تولید برق از سوی دیگر است. در مورد نوع نیروگاه باید اذعان کرد که هر قدر ثبات کشور و امنیت سرمایه بیشتر مورد تاکید قرار گیرد، دست زدن به پروژه های زمان بر داوطلب بیشتری پیدا میکند. پیوستن به WTO خود یک اقدام عملی برای نشان دادن ثبات کشور و کاهش ریسک سرمایهگذاری است.
-
حمایت از صنایع انرژی بر: سه صنعت تولید فلزات اساسی، محصولات کانی غیر فلزی، و مواد و محصولات شیمیایی از آن جهت که انرژی بر هستند، میتوانند در سطح جهانی از نوعی مزیت نسبی برخوردار باشند. از دیدگاه صنعت برق میتوان آماده سازی و ریسندگی الیاف، و نیز تولید خمیر کاغذ و کاغذ مقوا را نیز به موارد ذکر شده اضافه کرد. با توجه به اینکه پس از الحاق به سازمان جهانی تجارت، بخشی از صنایع ما نظیر تولید خودرو، در مقابل عرصه وسیع رقابت جهانی آسیبپذیر هستند، میتوان پیش بینی کرد که صنایع انرژیبر رونق بیشتری پیدا کنند و در نتیجه تولید برق افزایش یابد.
-
رفع موانع تعرفهای و غیر تعرفهای در واردات تجهیزات: سرمایهگذاری خصوصی داخلی و خارجی همراه با ایجاد زمینه رقابت در تولید برق، این امکان را نیز به وجود میآورد که تأمین تجهیزات مورد نیاز، قطعات یدکی و نظایر آن اولاً به سرعت صورت گیرد، ثانیاً در پیچ و خم موانع اداری و قانونی تغییر نیابد و تعدیل نشود، ثالثاً از فن آوری روز برخوردار باشد و به جای قیمت مناسبتر یا مسیر آشناتر، کیفیت بالاتری داشتهباشد.
-
افزایش رقابت، افزایش تولید: در روند الحاق، تجزیه و تفکیک تولید، انتقال و توزیع صورت میگیرد و رقابت در تولید الکتریسیته به بسیاری از مشکلات، سردرگمیها و نابسامانی ها که از نبود انگیزه، دولتی بودن، و انحصاری بودن ناشی میشود پایان خواهد داد.
-
مبادله و صادرات برق: پیوستن به سازمان جهانی تجارت هم به لحاظ کاهش ریسک و افزایش ثبات، و هم از نظر آزاد سازی و رفع موانع قانونی، همکاریهای منطقهای در زمینه اتصال شبکههای برق را گسترش میدهد. با توجه به شرایط پیک، ایران میتواند در این ساعات در صورت لزوم و تا زمان تأسیس نیروگاههای جدید، از کشورهای همجوار برق وارد کند و برعکس، درساعات کم باری که اتفاقاً زمان بزرگتری را در بر میگیرد، تولید را افزایش دهد و برق صادر کند. این افزایش تولید هم مانع رکود سرمایهها میشود، هم راندمان نیروگاه را افزایش میدهد و هم درصد آلودگی نسبت به تولید را کاهش میدهد.
-
به کارگیری استاندارد در سطح گسترده تر: استفاده گستردهتر از استانداردها، کارها را سامان میدهد و تولید را افزایش خواهد داد.
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه چهارم
-
افزایش هزینه خاموشی: باتوسعه کشور که تحت تأثیر الحاق روی خواهد داد، انتظار مصرف کنندگان برای تأمین برق مطمئن افزایش خواهد یافت. خسارت خاموشی احتمالی بیشتر خواهد شد و افزایش قیمت خاموشی، خود در شرایط آزاد سازی نرخ و رقابت تولید، به افزایش تولید و پاسخگویی به افزایش مصرف منجر میشود.
-
افزایش رفاه عمومی و جبران مافات: پیوستن به سازمان جهانی تجارت به مفهوم افزایش حجم مبادلات تجاری خواهد بود. انتظار میرود این موضوع از طریق افزایش درآمد ملی، انتظارات برای جبران عقبماندگیهای قبلی را برآورده سازد و ایران بتواند با داشتن یک درصد جمعیت جهان و این منابع و ذخایر عظیم سوخت، لااقل میزان برق مصرفی خود را از 75/0% برق مصرفی جهان، به همان متوسط جمعیتی یعنی یک درصد افزایش دهد.
-
افزایش برق مصرفی نه خروجی: در اقتصاد دولتی میتوان خروجی برق از نیروگاه را تقریباً معادل مصرف تلقی کرد. اما بخش خصوصی اگر تولید کننده برق باشد، آن مقداری را که فروخته است معادل مصرف برق میداند و اگر خریدار برق باشد، آن مقداری را که در تولید محصول خود به کار انداخته است معادل مصرف برق میداند. از این نظر انتظار میرود در همین محدوده فعلی توان تولید برق نیز با کاهش ضایعات تولید، انتقال و توزیع، مصرف واقعی افزایش یابد. برای نمونه میتوان گفت در اثر تجزیه وتفکیک تولید وانتقال و توزیع، جلوگیری از برق دزدی با انگیزه بیشتری صورت میگیرد و تجهیزات و مکانیسم لازم برای جلوگیری از آن سریعتر راه اندازی میشود. در نتیجه برق بیشتری را میتوان به مصرف کننده تحویل داد.
-
صرفه جویی درست مصرف کردن است: تعرفه تصاعدی تنها مانع مصرف در ساعات غیر پیک خواهد بود، اما تجزیه تولید و انتقال و توزیع، و بوجود آمدن خدمات جدیدی در زمینه عرضه متوازن انرژی و برق، میتواند به صرفهجویی واقعی منجر شود.
-
هماهنگی با رشد جهانی: طبق برآوردIEA برای سال 2020، در حالیکه نقش نفت و گاز به همان صورت خواهد بود، گاز از الکتریسیته( که انتظار میرود سهم آن از 17% به 20% برسد) عقب میافتد. میتوان انتظار داشت که ایران در پیوند با دیگر کشورهای جهانی و به عنوان عضو فعالی از سازمانها و نهادهای جهانی، هماهنگتر از گذشته با این مجموعه حرکت کند و از تحولات اقتصادی جهان بیشتر متأثر گردد.
-
افزایش تولید، افزایش مصرف: تولید و مصرف برق همزمان است و تقاضای موجود برای مصرف برق در داخل کشور هنوز بیشتر از عرضه میباشد. پس اگر تحت تاثیر الحاق و به دلایلی نظیر افزایش رقابت، رفع موانع در واردات تجهیزات، استفاده بیشتر از استاندارد، و گسترش مبادله، بتوان برق بیشتری تولید کرد یا تهیه نمود، به همان میزان مصرف نیز اضافه خواهد شد. همچنین انتظار میرود صنایع انرژی بر از مزیت موجود استفاده کرده و در سطح بین المللی فعال تر ظاهر شوند. این امر خود به مفهوم افزایش مصرف برق خواهد بود.
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه پنجم
بدون آن که نقش شرکتهای بیمه را در این میان کم رنگ کنیم، بدیهی به نظر میآید که هم تولیدکنندگان و هم توزیع کنندگان، خواستار تقویت شبکه مستقل باشند. اگر صادرات را هم به مجموعه یاد شده اضافه کنیم، اهمیت تقویت انتقال باز هم بیشتر میشود.
در عین حال تقویت شبکه انتقال در انتظار تصویب بودجه های دولتی نیست. با توجه به اینکه صنعت برق بویژه در کشور ما میتواند سود آور باشد، مدیریت شبکه میتواند با حق انتقالی که از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان دریافت میکند، شبکه را اداره کند. البته حتی در اداره شبکه نیز میتوان و باید از خدمات بخش خصوصی استفاده کرد و با برخوردهای پیشگیرانه و پیش بینانه، با افزایش هزینه نگهداری بجای هزینه تعمیرات، شبکهای همیشه آماده به خدمت داشت.
-
انتقال ولتاژ بالاتر در اثر رقابت: علیرغم اینکه استفاده از برجهای تبدیل ولتاژهای بالاتر، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر زیستمحیطی مورد تأیید است، در ایران استفاده از این برجها مقدور نیست و با محدودیت روبرو میشود. زیرا شرکت تولید کننده با درک فقدان رقابت، نیازی به تحول نمیبیند و در نتیجه امکانات ساخت برجهای 120 تنی فعلاً در ایران موجود نیست و حتی امکان تست این برجها هم وجود ندارد. حداقل تأثیری که از پیوستن به سازمان جهانی تجارت انتظار میرود آن است که همه شرکتهای خصوصی داخلی، این حق و امکان را پیدا کنند که در شرایطی برابر با شرکتهای مورد حمایت دولت وارد عمل شوند و حداقل نوعی رقابت داخلی به وجود آید.
-
انتقال، تنها انحصار طبیعی: گرچه انحصار طبیعی انتقال نیز باید از مقررات خاصی تبعیت کند تا به هیچیک از تولید کنندگان امتیاز خاصی ندهد، اما در حال حاضر که تولید و انتقال با هم عجین است، تمام مجموعه و حتی شرکت های تولید کننده یا تهیه کننده سادهترین اجزای شبکه عظیم برق نیز از انحصار برخوردارند و آن را طبیعی میدانند. با الحاق، این روند متوقف خواهدشد و حتی انتقال نیز انحصار طبیعی خود را در چارچوب مقررات بهکار میگیرد.
-
صدور تجهیزات و خدمات در خدمت شبکه: امروزه درشبکه های دو منظوره انتقال نیرو، سیم های اتصال زمین خطوط انتقال، با یک کابل مرکب نوری OPGW جایگزین میشوند. به این ترتیب شبکه انتقال برق نقش جدیدی برعهده میگیرد و به تبادل اطلاعات کمک میکند. شاید تواناییها و تخصص های کارشناسان ایرانی در چنین زمینه هایی، همراه با بهره گیری از فرصتهایی که پیوستن به سازمان جهانی تجارت برای حضور در کشورهای دیگر فراهم میکند، به ما امکان دهد در کشورهای همسایه به صدور تجهیزات و خدمات مربوطه دست بزنیم. وجود حداقل تخصص و دانش مورد نیاز همراه با نزدیکی جغرافیایی و شباهتهای فرهنگی به ایران اجازه میدهد به صورت مستقل یا با شرکت کارشناسان و سرمایه گذاران اروپایی چنین حضوری را گسترش دهد. البته این مسئله، موضوع تحقیق مستقلی است و از قلمرو موضوعی تحقیق حاضر خارج میباشد. اما آنچه مسلم است در صورت گشایش فعالیت در زمینه یاد شده، شبکه انتقال کشور نیز تقویت خواهد شد.
-
صادرات کالای برق: با پیوستن به WTO و حضور در میدان وسیع رقابت جهانی، موظف خواهیم شد از هر فرصتی و هر مزیتی به بهترین شکل استفاده کنیم. صادرات برق یکی از این مزیتها است. طبعاً برای صادرات برق، به شبکه انتقال پرقدرت و دیسپاچینگ قوی نیازمندیم. انتظار میرود الحاق و مقدمات آن، به تقویت شبکه کمک کند و پس از آن نیز با تشویق صادرات برق در ایران و بهرهگیری از این مزیت، باز هم کیفیت انتقال برق بهبود یابد.
-
استفاده از تجهیزات استاندارد بجای حمایت از تولیدات داخلی غیراستاندارد : این واقعیتی است که صنایع داخلی باید تقویت شوند. اما بجای آنکه هزینه این تقویت را صنعت برق کشور که خود با تنگناهای متعدد روبروست پرداخت کند، میتوان از اهرم رقابت جهانی که پس از پیوستن به WTO قدعلم خواهد کرد، استفاده نمود.
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه ششم
-
پاسخگویی: درحال حاضر تعهد توزیع درمورد جبران ضرر و زیان وارده بر مصرفکنندگان، بسیار کمرنگ است. دریک سیستم آزاد و رقابتی، نمیتوان سقف جبران خسارت را تا این حد کوتاه گرفت. چنین کاری پیش از آن که به زیان مصرف کننده تمام شود، از رشید شدن قامت توزیع جلوگیری میکند. در یک شرایط رقابتی، توزیع با پذیرش مسئولیت ها، توانایی های خود را افزایش میدهد.
-
افزایش نسبت برق صنعتی: با رونق تجارت و اقتصاد، سهم مصرف خانگی در مجموع مصرف برق کاهش مییابد و این موضوع نقش مثبتی در توزیع خواهد داشت.
-
تجهیزات و توزیع: در کشور ما بیشتر کنتورها ازنوع الکترو مکانیکی است. درحالیکه کنتورهای دیجیتال سهتعرفه که امروزه مطرح است، قابلیتهای فراوانی دارد. خصوصی سازی، تفکیک فعالیت ها و رفع موانع میتواند این انگیزه را در شبکه توزیع ایجاد کند و این امکان را به آن بدهد که از همه امکانات چنین تجهیزاتی استفادهکند.
-
خصوصی سازی شفاف: انتظار میرود پیوستن به WTOو مقدمات این الحاق، شرایطی را فراهم کند که شرکت های توزیع واقعاً خصوصی شوند. این کار چنان انگیزه و رقابتی ایجاد میکند که روشهای استاد کاری کنار گذاشته میشود، پاسخگویی به مشترکین واقعی میگردد، و اتلاف انرژی به حداقل ممکن میرسد.
-
عدم تحرک در شبکه توزیع: شبکه توزیع دارای بالاترین تلفات انرژی است. تجهیزاتی که در سال 1350 ایجاد شده، در حال حاضر با کیفیت کمتر و ضعیفتر بهرهبرداری میشود. مهندسی و برنامهریزی و محاسبات در مواقع زیادی کنار گذاشته میشود. شبکه توزیع ما حتی برای مقابله با برق دزدی نیز انگیزه یا برنامه کافی ندارد. این شبکه بسیار گسترده، به رقابت همچون خون تازه ای نیاز دارد تا بتواند کوه وظایف موجود را بر دوش بکشد.
-
تأثیر مبادله: با افزایش مبادلات الکتریکی منطقهای، بار پایه بالا میرود و درنتیجه ذخیره تولید برق کشور افزایش مییابد.
-
استاندارد و توزیع: اما گسترش مبادلات تجاری، ما را از نظر اقتصادی وادار خواهد کرد مطابق تغییرات کشورهای طرف تجاری خود منجمله اروپا و با شناخت این تغییرات حرکت کنیم و ازمزایای آن بهره مند شویم. برای مثال ما نیز ممکن است طبق استانداردهای اروپا، ولتاژ نامی 400/230 ولت را به اجرا بگذاریم.
ب- پیشنهادها
پیشنهادهای حاصل از نتیجهگیری فرضیهها
1. پیشنهاد میشود توان رقابت صنعت برق در عرصه جهانی، به مصرف نادرست سوخت ارزانقیمت متکی نگردد. دردسترسبودن سوخت، خود امتیاز بزرگی است که صنعت برق از آن برخوردار است. همین که نیروگاههای ما نیازی ندارند برای اطمینان از وجود سوخت در ماههای آینده به احداث انبارهای بزرگ دست بزنند و همواره مقدار زیادی از نقدینگی خود را برای ذخیره سوخت راکد نمایند، خود امتیاز بزرگی است. بنابراین پیشنهاد میشود در نیروگاههای سیکل ترکیبی، چرخه بخار واقعاً و عملاً راهاندازی شود.
2. در مقدمات الحاق و در انطباق با روند عمومی جهانی، زنجیره تولید، انتقال و توزیع برق شکسته خواهدشد. تا زمانی که تمام فعالیتهای اقتصادی مرتبط با برق، از تولید تا توزیع آن به مصرفکننده نهایی، دردست یک مؤسسه متمرکز باشد، خدمات برق به طور معمول قسمتی از ارزش افزوده برقِ تولید شده، انتقال یافته و توزیع شده توسط همان تولیدکننده به حساب میآید. خصوصی سازی فعالیت تولیدکنندگان دولتی و به جریان انداختن رقابت جزئی یا کامل در این بخش در برخی کشورها، به تفکیک فعالیتهای اقتصادی مرتبط با برق و هویتیابی خدمات برق در تمایز با خود برق به عنوان یک کالا منجر شدهاست. بنابراین پیشنهاد میشود درجهت تفکیک تولید و انتقال نیرو اقدامات لازم صورت گیرد.
3. این جداسازی به خودی خود کافی نیست. پس از تفکیک نیز ممکن است مؤسسه متمرکز قبلی با تکیه بر آنچه انحصار طبیعی در شبکه سراسری نامیده میشود، به مقاومت برای حفظ شرایط ممتاز خود دست بزند و ارائه خدمات را با موانع متعددی روبرو نماید. همه طرحهای اصلاحی در بخش الکتریسیته کمابیش با جداسازی مدیریت شبکه از تولید الکتریسیته توأم است تا انحصارات پیشین نتوانند از امتیاز دسترسی به شبکه برای انتقال برق خود استفاده کنند. آزادسازی تجارت خدمات برق به تضمینهای رقابتی برای حفظ دستیابی به امکانات منحصر به فرد شبکه نیاز دارد. بنابراین پیشنهاد میشود مقررات حاوی تضمینهای مربوطه تدوین گردد.
4. تجارت الکتریسیته نیز خود به صورت روزافزونی در سطح جهانی مطرح میشود. پیشبینی سازمانهای جهانی نشان میدهد که تجارت برق به ویژه در اروپا و آمریکای لاتین به صورت فرامرزی و بین منطقهای رو به گسترش دارد.کشور ما نیز به دلیل داشتن
الف- منابع در دسترس و مطمئن ب- نیروی کار ارزان
ج- کارشناسان متعدد، ماهر و تحصیلکرده در صنعت
د- موقعیت مناسب جغرافیایی
در این صنعت از مزیت نسبی برخوردار بوده و میتواند از هماکنون جایگاه خود را نخست در سطح منطقهای و سپس در سطح جهانی مستحکم کند.
سایر پیشنهادها
1. سازمان جهانی تجارت مبحث انرژی (و منجمله الکتریسیته) را به دلایلی نظیر حفظ منابع طبیعی، اهمیت استراتژیک و امنیت ملی، هنوز مورد توجه دقیق قرار ندادهاست. هنگام انجام مذاکرات دور اروگوئه، روند آزادسازی بازار انرژی هنوز در مرحله ابتدایی خود بود. لذا مذاکره کنندگان توجه چندانی به خدمات انرژی نکردند. روند افزایش مباحث انرژی (و الکتریسیته) و نیز مذاکرات الحاق کشورهای دارای ذخایر نفت و گاز منجمله عربستان، روسیه و جمهوریهای آسیایی همسایه ایران، بیانگر آنست که موضوع به صورت مشخصتری در دستور کار قرار خواهدگرفت.
بنابراین بحث انرژی و الکتریسیته در سازمان جهانی تجارت، در حال «شدن» است. کشور ما میتواند با حضور فعال خود این بحث را هدایت کند و به آن جهت بدهد. این موضوع بسیار حائز اهمیت است زیرا برخورد انفعالی کشورهای دارای ذخایر انرژی میتواند به تصویب مقرراتی منجر شود که محدودیتهای فراوانی برای این کشورها ایجاد نماید و فرضاً حتی محدودیت استخراج را که اوپک برای تنظیم قیمت و حفظ منافع جهانیان به کار میگیرد، زیر سؤال ببرد.
پیشنهاد میشود برای مشارکت فعال صاحبنظران ایران و انجام وظیفه خطیر یادشده، یک گروه کاری منجمله از نمایندگان وزارت نیرو و وزارت نفت تشکیل شود و هماهنگ با دیگر کشورهای نفتخیز و دارای منابع انرژی، و با همراهی اساتید دانشگاهی، در زمینههای مختلف نظیر منابع طبیعی، امنیت ملی، منافع عمومی، یارانه، و نظایر آن به نظریهپردازی، تعریف دقیق و تدوین مقررات همت گمارد.
در شرایطی که اندیشمندان کشورهای دیگر بحث مالیات کربن را تعمیم میدهند و با سهمیهبندی جو زمین تجارت آلودگی را مطرح میکنند، اقدام پیشنهادشده بسیار مؤثر و ضروری است. مثلاً در مورد برق که با انواع سوختها تولید میشود، ایران میتواند با توجه به اینکه عمدتاً از سوخت پاکیزه گاز در نیروگاههای خود استفاده میکند، از این موضوع به عنوان مزیتی در افزایش نرخ یا کاهش مالیات استفاده کند.
2. پیشنهاد میشود با بهرهگیری از مزیت مطلق کشور در زمینه نفت و گاز، صنایعی نظیر پتروشیمی که هم به الکتریسیته و هم به بخار نیاز دارند، مورد توجه جدیتر قرار بگیرند.
3. ایران برای پاسخگویی به نیازهای داخلی خود در زمینه الکتریسیته، کاستن از تأثیر ساعات پیک، و بهرهگیری از مزیت خود در دسترسی به ذخایر انرژی، نیاز دارد ارتباط منطقهای خود را گسترش دهد و به شبکه کشورهای مجاور متصل شود. با این کار بار پایه نیز افزایش مییابد. پیشنهاد میشود برای تأمین ارزانتر و مطمئنتر این بار پایه، احداث نیروگاههای آبی و اتمی تسریع گردد.
4. صنایع انرژیبر ایران به ویژه سیمان و فولاد از مزیت سوخت و برق ارزان، در دسترس و مطمئن استفاده میکنند. ضمن تأکید بر لزوم ادامه و تقویت این امتیاز به عنوان یک یارانه غیر قابل تعقیب برای حمایت از این صنایع در عرصه رقابت جهانی پیشنهاد میشود با روشهایی نظیر تعریف مصارف غیرضروری برق و اعمال مالیات و جریمه سنگین بر آن مصارف، از ریختوپاش در این صنایع جلوگیری شود و برای هیچ کارخانهای اقتصادی نباشد که ضریب اطمینان کارکرد دستگاههای تولیدی خود را به سوخت ارزان متکی کند.
5. به نظر میرسد صنایع جانبی و شرکتهای دولتی یا نیمه خصوصی که به تولید و تأمین تجهیزات مورد نیاز صنعت میپردازند، در معرض یک تهدید جدی در مقابله با رقابت جهانی قرار داشتهباشند. هرچند این موضوع خارج از قلمرو پژوهش حاضر قرار دارد و به تحقیق مستقلی نیازمند است، اما پیشنهاد میشود به این تهدید توجهشود.
6. به نظر میرسد خدمات فنی-مهندسی برق (مثلاً تعمیر خط گرم) که در حال حاضر نیز با حضور مستقل، توانایی خود را نشان میدهد، قادر باشد از امکانات و شرایط ناشی از الحاق استفاده کرده و فعالیت خود را گسترش دهد. این موضوع نیز پژوهش جداگانهای میطلبد، اما پیشنهاد میشود به این فرصت بهویژه در رابطه با کشورهای همسایه توجهشود.
7. جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در مذاکرات الحاق آماده میشود. کارشناسان محترم وزارت بازرگانی و وزارت امور خارجه به چگونگی این مذاکرات آشنایی کامل دارند و قواعد و مقررات حاکم بر چنین مذاکراتی را میشناسند. اما بحث انرژی کارشناسان خاص خود را میطلبد. پیشنهاد میشود:
الف - در همایشها و دورههایی که اخیراً در مؤسسات آموزشی وزارت نیرو در مورد موضوعاتی نظیر جهانی شدن، قراردادهای بینالمللی و … برگزار میشود، جمع منتخبی از کارشناسان و مدیران وزارت نیرو نیز حضور یابند و آموزش ببینند.
ب - دورههای خاصی برای مدیران و دستاندرکاران ذیربط در وزارت نیرو تعریف شود که مسایل تجارت جهانی و مقررات WTO را آموزش دهد.
ج - کتابهایی در زمینه مسایل صنعت برق از زاویه سازمان جهانی تجارت تدوین گردد.
پیشنهاد برای ادامه تحقیق
با توجه به تحدید موضوع تحقیق، لازم است در پژوهشهای بعدی جنبههای متفاوت الحاق بررسی شود. ضمناً اثرات الحاق بر خدمات برق را نمیتوان به صورت کیفی و صرفاً با توسل به پرسشنامه از کارشناسان بررسی نمود. لذا محدودیتهایی بر تحقیق و نتایج تحقیق تحمیل میشود. تسری تجربیات کشورهای دیگر نیز پساز طی دورههای زمانی بیشتر انجامپذیر است.
همچنین عضویت در WTOهمه واحدهایی را که قبل از برق و بعد از برق قرار دارند تحت تأثیر قرار خواهد داد و موضوع تنها به تأثیرات مستقیم الحاق محدود نمیشود، بلکه ارتباط پسین و پیشین دارد. وقتی این بخشها تحت تأثیر قرار بگیرد، بر بخش برق نیز تأثیر میگذارد. لذا تجزیه و تحلیل بخشی نمیتواند کافی باشد و یک مطالعه کامل باید همه بخشها را بهطور جامع درنظر بگیرد.
پژوهش حاضر را میتوان مقدمهای بر پژوهشهای بعدی در این زمینه به حساب آورد. هر یک از موارد زیر میتواند موضوع پژوهش مستقلی در آینده باشد:
الف- اثر الحاق بر صنایع بالادستی و پاییندستی برق
ب- اثر الحاق بر خدمات فنی-مهندسی صنعت برق
ج- اثر الحاق بر صنایع انرژیبر
د- تأثیر حذف یا تثبیت یارانه انرژی بر صادرات
ه - میزان مزیت ایران در صادرات الکتریسیته
و- ترجیح صادرات انرژی به شکل برق نسبت به گاز
ز- صدور خدمات برق منجمله آموزش، تأسیس دفتر نمایندگی، و اعزام کارشناسان، مهندسین و تکنسینها به کشورهای دیگر
ح- انطباق مقررات TRIMs و قراردادهای BOT در ایران |