فصل پنجم
نتیجهگیری و پیشنهادها
مقدمه
در این پژوهش الحاق ایران به WTO بهجهت بخش برق کشور مورد بررسی قرارگرفتهاست. در سند WT/L/78 سازمان جهانی تجارت به شماره 2150 - 95 مورخ 25 ژوئیه 1995، در یادداشت واصله از نمایندگی دائمی جمهوری اسلامی ایران چنین درج شدهاست: «دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک دولت ناظر گات 1947، در پذیرش ضمیمه 2 سند WT/L/28 در رابطه با وضعیت ناظر در WTO، علاقهمند است بدینوسیله درخواست کسب چنین موقعیتی را در شورای عمومی سازمان جهانی تجارت و ارگانهای وابسته آن بنماید. نمایندگی دائمی مفتخر است به پیوست توضیحات مربوط به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران و سیاست تجاری آن را تقدیم نماید. نمایندگی دائمی همچنین علاقهمند است به دبیرخانه سازمان جهانی تجارت اطلاع دهد که تصمیم مربوط به تسلیم درخواست الحاق به موافقتنامه سازمان جهانی تجارت درحالحاضر تحت بررسی دولت جمهوری اسلامی ایران است.» درخواست الحاق به استناد مدرکWT/ACC/IRN1 به شماره 3839 - 96 مورخ 26 سپتامبر 1996 به این صورت اعلام میشود که «دولت جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت طبق ماده 12 موافقتنامه مراکش به سازمان جهانی تجارت بپیوندد. جمهوری اسلامی ایران ظرف چندین سال به برنامه جامع بازسازی و توسعه دست زده است که به گسترش روابط اقتصادی و تجاری با طرفهای منطقهای و جهانی کشور ما منجر میشود. لذا دولت در این مرحله آمادگی دارد روندهایی را که پیامد چنین درخواستی است، دنبال کند. همچنین هیئت نمایندگی دائمی ایران در یادداشتی که در تاریخ 15 اکتبر 1996 به دبیرکل سازمان جهانی تجارت تسلیم نمود (WT/L/191 به شماره 4367 - 96) تمایل دولت خود را به کسب موقعیت ناظر در نخستین نشست وزیران سازمان جهانی تجارت اعلام نمود و خواستار ایجاد تسهیلات لازم برای این حضور گردید. هدف آن بود که ارگانهای مربوطه دولتی با کسب آشنایی لازم، خود را برای مذاکرات چندجانبهای که در جریان بود، و بهویژه برای مقدمات الحاق که در تهران جریان داشت، آماده کنند. از اینرو با توجه به الحاق قطعی ایران به WTOضرورت بررسی موقعیت بخش برق کشور در این فرآیند از اولویت بالایی برخوردار است تا از امتیازات متصور این الحاق بتوان بیشتر بهرهمند شد. بخشهای مختلف رساله تلاشی در این جهت بودهاست که نکات اصلی آن در قسمت نتیجهگیری و پیشنهادها آورده شدهاست.
بنابراین پژوهشگر بهجای بحث در لزوم الحاق، به موضوع کاربردی تجارت برق و خدمات برق در فرآیند الحاق پرداختهاست تا سهم ناچیزی در پیشبرد موضوع ادا کردهباشد. در این پژوهش بسیاری از مطالب برای اولین بار ترجمه یا مطرح گردیدهاست زیرا تازگی مطالب و بهروز بودن منابع از این حقیقت ناشی میشود که بحث الکتریسیته در سازمان جهانی تجارت و اصولاً تجارت کالا و خدمات الکتریسیته در جهان، خود نوپا و پویا است. همین موضوع موجب شدهاست پژوهشگر بهویژه در بیان مبانی نظری تحقیق به منابع غنی و زندهای دسترسی پیدا کند که گستردگی و عمق مطالب آنها روز به روز بیشتر میشود. برای آنکه شمایی از این رشد نشان دادهشود، تعداد مدارک رسمی سازمان جهانی تجارت در سالهای مختلف که واژه electricity در آنها بهکار رفتهاست، شاهد آورده میشود. این تعداد در سالهای 1994 - 1987 جمعاً 18 سند و در سالهای 1999 تا 2001 بهترتیب 38، 35، و 34 سند بودهاست. اما تنها در نیمه اول سال 2002 این تعداد به 51 سند رسیدهاست.
در عرصه اقتصاد جهانی نیز پیشبینی ها نشان میدهد که تا سال 2020، از نظر تقاضای «نهایی» انرژی، الکتریسیته از گاز سبقت خواهدگرفت و سهم آن از 17% به 20% خواهد رسید. الکتریسیته بیشاز هر انرژی دیگری رشد خواهد کرد.
تجارت الکتریسیته دشوار و پیچیده است و هزینه سنگینی برای ایجاد زیرساختهای ضروری میطلبد. اما این تجارت اکنون آغاز شدهاست و آزادسازی بازارهای تجاری که به مصرفکنندگان اجازه میدهد از ارزانترین محل برق خود را خریداری کنند، میرود تا هم تقاضا و هم تجارت فرامرزی را برانگیزاند. بحث تنها به خود الکتریسیته محدود نمیشود. آزادسازی در صنعت برق به معنی تفکیک و تجزیه زنجیره تولید برق است که پای خدمات متعدد اصلی و فرعی برق را به بازار رقابت و تجارت باز خواهد کرد. این مبحثی است که تازه آغاز شدهاست و میرود که شکوفا شود. این عرصهای است که کشور ما میتواند و باید در آن فعال شود. آنچه در گذشته چنگ زدهباشد، هر روز به تلاش بیشتری برای بقای خود نیاز دارد و آنچه به آینده دست دراز کند، هر لحظه فرصتهای بیشتری برای بالندگی پیدا میکند. کشور ما باید به این صنعت بیشتر توجه کند، زیرا الکتریسیته آیندهای روشنتر را انتظار میکشد.
پژوهشگر از آغاز اعتقاد داشتهاست که بحث الکتریسیته در سازمان جهانی تجارت، هنوز شکل نهایی بهخود نگرفتهاست، بلکه باید به شکلگیری آن همراه با دیگران همت گماشت. بهویژه ایران که یکی از کشورهای بنام صاحب انرژی است و مهارتهای فراوانی در عرصه صنعت برق دارد، باید در این روند فعالانه شرکت کند و در جریان این «شدن» منافع ملی را هرچه بیشتر لحاظ نماید. اگر اجلاس اخیر دوحه و نیز قریبالوقوع بودن الحاق عربستان را در کنار مواردی نظیر افزایش توجه WTO به مبحث انرژی و الکتریسیته قرار دهیم، اهمیت حضور فعال جمهوری اسلامی ایران در مباحث مربوطه مشخصتر میشود.
استقبال کارشناسان صنعت برق و وزارت بازرگانی در پاسخگویی به پرسشنامههای ارسالی و اقدام سازمان توانیر بهجهت انجام پژوهش گسترده در زمینه مورد مطالعه، شاهدی بر نتایج رساله حاضر است.
الف - نتیجهگیری
قبل از آغاز نتیجهگیری خاص از یکایک فرضیهها، برخی از نتایج عام که به همه فرضیهها مربوط میشود، ذکر میگردد.
1. یکی از ضعفهای مهم صنعت برق،کمبود منابع مالی است که از یک سو ناشی از محدودیت قوانین برای سرمایه گذاری و از سوی دیگر تحت تأثیر تناقض یارانه پرداختی و سودآوری است. از دیگر ضعفهای مهم این صنعت، انحصاری بودن، و وجود تمرکز عمودی است.
انتظار میرود الحاق به سازمان جهانی تجارت و مقدمات آن در پرشدن خلأ قانونی، شفافشدن یارانه، تفکیک فعالیتهای مختلف تولید و خدمات برق، دامنزدن به رقابت و تضعیف انحصار، نقش مؤثری ایفا کند. به عبارت سادهتر، در آنچه موضوع فرضیههای پژوهش بودهاست، الحاق به WTO نه یک تهدید، بلکه فرصتی برای صنعت برق است تا از مزیتهای موجود خود بیشتر بهرهگیری کند.
2. یکی از ضعفهای دیگر صنعت برق، میزان اتلاف بالاتر از نرمهای معمول است. این موضوع هم در بازدهی پایین نیروگاهها، عدم انتخاب چرخه بهینه در تولید، و به کار بردن تجهیزات نامناسب از نظر میزان مصرف سوخت وجود دارد و هم در انتقال و توزیع منجمله به دلیل تعمیر و نگهداری نامناسب، و به کار نگرفتن کنترلهای لازم مشاهده میشود. انتظار میرود روند الحاق به دلیل
الف- گسترش خصوصی سازی، رقابت، و تقویت انگیزهها
ب- افزایش لزوم رعایت صرفهجویی و ملاحظات اقتصادی در همه فعالیتها
ج- تسهیل مراودات تجاری و امکان دسترسی سادهتر به تجهیزات مورد نیاز و نیز امکان استفاده از فنآوری پیشرفتهتر
د- الزام بیشتر به رعایت استانداردها
این ضعف را برطرف کند و از این طریق گذشته از تأثیر بر صنعت، از میزان آلودگی نیز بکاهد.
3. پیوستن به سازمان جهانی تجارت نتایج عام بسیاری به دنبال دارد که روی همه بخشها منجمله بخش برق اثر میگذارد، مثلاً افزایش حجم تجارت و رشد اقتصادی در یک کشور، هزینه خاموشی را بالا میبرد. در نتیجه سرمایهگذاری برای ایجاد ضریب اطمینان بیشتر و جلوگیری از خاموشی، اقتصادی میشود. این امر خود به عنوان یک عامل در تأیید هر یک از فرضیههای تحقیق وارد عمل میشود.
4. یکی دیگر از این نتایج عمومی، حذف مقررات زائد و شفافشدن قوانین و مقررات اقتصادی است. نظم حاصله میتواند یکی از مشکلات صنعت برق یعنی تأخیر پروژهها را که مشکل عمومی کشور است مرتفع سازد.
اکنون نتیجهگیری هایی که از بررسی هریک از فرضیهها حاصل شدهاست ارائه میگردد. شماره مربوط به هریک از سؤالات پرسشنامه در هر فرضیه، در کنار نتیجه مربوطه ذکر شدهاست.
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه اول
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه دوم
1. مبادله کمک میکند تا هر دو کشور برای ساعات پیک تجهیزات اضافی به کار نگیرند.
2. مبادله کمک میکند تا هر دو کشور در ساعات کم باری بیهوده دستگاه ها را در وضعیت آماده – که خود مستلزم هدر رفتن انرژی است - نگه ندارند.
3. درنتیجه صادرات، نیروگاه های ما همیشه با ظرفیت بالا کار خواهندکرد. باتوجه به اینکه راندمان نیروگاهها، زمانی که با ظرفیت بالای خود کار میکنند بیشتر است، لذا آلودگی (درمقیاس جهانی) کاهش مییابد.
4. با توجه به اینکه کشورها کم و بیش نیروگاه هایی دارند و ترجیح میدهند مصرف پیک خود را به آن نیروگاه ها متکی کنند، میتوان گفت کشور صادر کننده بار پایه بالاتری پیدا میکند. این بارپایه را میتوان با نیروگاه های پر قدرت که اتفاقاً آلودگی کمتری هم دارند تأمین نمود.
5. با توجه به اینکه کشور ما دارای ذخایر غنی گاز میباشد، برق خود را از این سوخت – که از پاکیزه ترین سوختها است - تولید میکند. پس کشورهای منطقه در صورت خرید برق از ایران، آلودگی کمتری را برای تولید این برق به جهان تحمیل کردهاند.
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه سوم
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه چهارم
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه پنجم
بدون آن که نقش شرکتهای بیمه را در این میان کم رنگ کنیم، بدیهی به نظر میآید که هم تولیدکنندگان و هم توزیع کنندگان، خواستار تقویت شبکه مستقل باشند. اگر صادرات را هم به مجموعه یاد شده اضافه کنیم، اهمیت تقویت انتقال باز هم بیشتر میشود.
در عین حال تقویت شبکه انتقال در انتظار تصویب بودجه های دولتی نیست. با توجه به اینکه صنعت برق بویژه در کشور ما میتواند سود آور باشد، مدیریت شبکه میتواند با حق انتقالی که از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان دریافت میکند، شبکه را اداره کند. البته حتی در اداره شبکه نیز میتوان و باید از خدمات بخش خصوصی استفاده کرد و با برخوردهای پیشگیرانه و پیش بینانه، با افزایش هزینه نگهداری بجای هزینه تعمیرات، شبکهای همیشه آماده به خدمت داشت.
نتیجه حاصل از بررسی فرضیه ششم
ب- پیشنهادها
پیشنهادهای حاصل از نتیجهگیری فرضیهها
1. پیشنهاد میشود توان رقابت صنعت برق در عرصه جهانی، به مصرف نادرست سوخت ارزانقیمت متکی نگردد. دردسترسبودن سوخت، خود امتیاز بزرگی است که صنعت برق از آن برخوردار است. همین که نیروگاههای ما نیازی ندارند برای اطمینان از وجود سوخت در ماههای آینده به احداث انبارهای بزرگ دست بزنند و همواره مقدار زیادی از نقدینگی خود را برای ذخیره سوخت راکد نمایند، خود امتیاز بزرگی است. بنابراین پیشنهاد میشود در نیروگاههای سیکل ترکیبی، چرخه بخار واقعاً و عملاً راهاندازی شود.
2. در مقدمات الحاق و در انطباق با روند عمومی جهانی، زنجیره تولید، انتقال و توزیع برق شکسته خواهدشد. تا زمانی که تمام فعالیتهای اقتصادی مرتبط با برق، از تولید تا توزیع آن به مصرفکننده نهایی، دردست یک مؤسسه متمرکز باشد، خدمات برق به طور معمول قسمتی از ارزش افزوده برقِ تولید شده، انتقال یافته و توزیع شده توسط همان تولیدکننده به حساب میآید. خصوصی سازی فعالیت تولیدکنندگان دولتی و به جریان انداختن رقابت جزئی یا کامل در این بخش در برخی کشورها، به تفکیک فعالیتهای اقتصادی مرتبط با برق و هویتیابی خدمات برق در تمایز با خود برق به عنوان یک کالا منجر شدهاست. بنابراین پیشنهاد میشود درجهت تفکیک تولید و انتقال نیرو اقدامات لازم صورت گیرد.
3. این جداسازی به خودی خود کافی نیست. پس از تفکیک نیز ممکن است مؤسسه متمرکز قبلی با تکیه بر آنچه انحصار طبیعی در شبکه سراسری نامیده میشود، به مقاومت برای حفظ شرایط ممتاز خود دست بزند و ارائه خدمات را با موانع متعددی روبرو نماید. همه طرحهای اصلاحی در بخش الکتریسیته کمابیش با جداسازی مدیریت شبکه از تولید الکتریسیته توأم است تا انحصارات پیشین نتوانند از امتیاز دسترسی به شبکه برای انتقال برق خود استفاده کنند. آزادسازی تجارت خدمات برق به تضمینهای رقابتی برای حفظ دستیابی به امکانات منحصر به فرد شبکه نیاز دارد. بنابراین پیشنهاد میشود مقررات حاوی تضمینهای مربوطه تدوین گردد.
4. تجارت الکتریسیته نیز خود به صورت روزافزونی در سطح جهانی مطرح میشود. پیشبینی سازمانهای جهانی نشان میدهد که تجارت برق به ویژه در اروپا و آمریکای لاتین به صورت فرامرزی و بین منطقهای رو به گسترش دارد.کشور ما نیز به دلیل داشتن
الف- منابع در دسترس و مطمئن ب- نیروی کار ارزان
ج- کارشناسان متعدد، ماهر و تحصیلکرده در صنعت
د- موقعیت مناسب جغرافیایی
در این صنعت از مزیت نسبی برخوردار بوده و میتواند از هماکنون جایگاه خود را نخست در سطح منطقهای و سپس در سطح جهانی مستحکم کند.
سایر پیشنهادها
1. سازمان جهانی تجارت مبحث انرژی (و منجمله الکتریسیته) را به دلایلی نظیر حفظ منابع طبیعی، اهمیت استراتژیک و امنیت ملی، هنوز مورد توجه دقیق قرار ندادهاست. هنگام انجام مذاکرات دور اروگوئه، روند آزادسازی بازار انرژی هنوز در مرحله ابتدایی خود بود. لذا مذاکره کنندگان توجه چندانی به خدمات انرژی نکردند. روند افزایش مباحث انرژی (و الکتریسیته) و نیز مذاکرات الحاق کشورهای دارای ذخایر نفت و گاز منجمله عربستان، روسیه و جمهوریهای آسیایی همسایه ایران، بیانگر آنست که موضوع به صورت مشخصتری در دستور کار قرار خواهدگرفت.
بنابراین بحث انرژی و الکتریسیته در سازمان جهانی تجارت، در حال «شدن» است. کشور ما میتواند با حضور فعال خود این بحث را هدایت کند و به آن جهت بدهد. این موضوع بسیار حائز اهمیت است زیرا برخورد انفعالی کشورهای دارای ذخایر انرژی میتواند به تصویب مقرراتی منجر شود که محدودیتهای فراوانی برای این کشورها ایجاد نماید و فرضاً حتی محدودیت استخراج را که اوپک برای تنظیم قیمت و حفظ منافع جهانیان به کار میگیرد، زیر سؤال ببرد.
پیشنهاد میشود برای مشارکت فعال صاحبنظران ایران و انجام وظیفه خطیر یادشده، یک گروه کاری منجمله از نمایندگان وزارت نیرو و وزارت نفت تشکیل شود و هماهنگ با دیگر کشورهای نفتخیز و دارای منابع انرژی، و با همراهی اساتید دانشگاهی، در زمینههای مختلف نظیر منابع طبیعی، امنیت ملی، منافع عمومی، یارانه، و نظایر آن به نظریهپردازی، تعریف دقیق و تدوین مقررات همت گمارد.
در شرایطی که اندیشمندان کشورهای دیگر بحث مالیات کربن را تعمیم میدهند و با سهمیهبندی جو زمین تجارت آلودگی را مطرح میکنند، اقدام پیشنهادشده بسیار مؤثر و ضروری است. مثلاً در مورد برق که با انواع سوختها تولید میشود، ایران میتواند با توجه به اینکه عمدتاً از سوخت پاکیزه گاز در نیروگاههای خود استفاده میکند، از این موضوع به عنوان مزیتی در افزایش نرخ یا کاهش مالیات استفاده کند.
2. پیشنهاد میشود با بهرهگیری از مزیت مطلق کشور در زمینه نفت و گاز، صنایعی نظیر پتروشیمی که هم به الکتریسیته و هم به بخار نیاز دارند، مورد توجه جدیتر قرار بگیرند.
3. ایران برای پاسخگویی به نیازهای داخلی خود در زمینه الکتریسیته، کاستن از تأثیر ساعات پیک، و بهرهگیری از مزیت خود در دسترسی به ذخایر انرژی، نیاز دارد ارتباط منطقهای خود را گسترش دهد و به شبکه کشورهای مجاور متصل شود. با این کار بار پایه نیز افزایش مییابد. پیشنهاد میشود برای تأمین ارزانتر و مطمئنتر این بار پایه، احداث نیروگاههای آبی و اتمی تسریع گردد.
4. صنایع انرژیبر ایران به ویژه سیمان و فولاد از مزیت سوخت و برق ارزان، در دسترس و مطمئن استفاده میکنند. ضمن تأکید بر لزوم ادامه و تقویت این امتیاز به عنوان یک یارانه غیر قابل تعقیب برای حمایت از این صنایع در عرصه رقابت جهانی پیشنهاد میشود با روشهایی نظیر تعریف مصارف غیرضروری برق و اعمال مالیات و جریمه سنگین بر آن مصارف، از ریختوپاش در این صنایع جلوگیری شود و برای هیچ کارخانهای اقتصادی نباشد که ضریب اطمینان کارکرد دستگاههای تولیدی خود را به سوخت ارزان متکی کند.
5. به نظر میرسد صنایع جانبی و شرکتهای دولتی یا نیمه خصوصی که به تولید و تأمین تجهیزات مورد نیاز صنعت میپردازند، در معرض یک تهدید جدی در مقابله با رقابت جهانی قرار داشتهباشند. هرچند این موضوع خارج از قلمرو پژوهش حاضر قرار دارد و به تحقیق مستقلی نیازمند است، اما پیشنهاد میشود به این تهدید توجهشود.
6. به نظر میرسد خدمات فنی-مهندسی برق (مثلاً تعمیر خط گرم) که در حال حاضر نیز با حضور مستقل، توانایی خود را نشان میدهد، قادر باشد از امکانات و شرایط ناشی از الحاق استفاده کرده و فعالیت خود را گسترش دهد. این موضوع نیز پژوهش جداگانهای میطلبد، اما پیشنهاد میشود به این فرصت بهویژه در رابطه با کشورهای همسایه توجهشود.
7. جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در مذاکرات الحاق آماده میشود. کارشناسان محترم وزارت بازرگانی و وزارت امور خارجه به چگونگی این مذاکرات آشنایی کامل دارند و قواعد و مقررات حاکم بر چنین مذاکراتی را میشناسند. اما بحث انرژی کارشناسان خاص خود را میطلبد. پیشنهاد میشود:
الف - در همایشها و دورههایی که اخیراً در مؤسسات آموزشی وزارت نیرو در مورد موضوعاتی نظیر جهانی شدن، قراردادهای بینالمللی و … برگزار میشود، جمع منتخبی از کارشناسان و مدیران وزارت نیرو نیز حضور یابند و آموزش ببینند.
ب - دورههای خاصی برای مدیران و دستاندرکاران ذیربط در وزارت نیرو تعریف شود که مسایل تجارت جهانی و مقررات WTO را آموزش دهد.
ج - کتابهایی در زمینه مسایل صنعت برق از زاویه سازمان جهانی تجارت تدوین گردد.
پیشنهاد برای ادامه تحقیق
با توجه به تحدید موضوع تحقیق، لازم است در پژوهشهای بعدی جنبههای متفاوت الحاق بررسی شود. ضمناً اثرات الحاق بر خدمات برق را نمیتوان به صورت کیفی و صرفاً با توسل به پرسشنامه از کارشناسان بررسی نمود. لذا محدودیتهایی بر تحقیق و نتایج تحقیق تحمیل میشود. تسری تجربیات کشورهای دیگر نیز پساز طی دورههای زمانی بیشتر انجامپذیر است.
همچنین عضویت در WTOهمه واحدهایی را که قبل از برق و بعد از برق قرار دارند تحت تأثیر قرار خواهد داد و موضوع تنها به تأثیرات مستقیم الحاق محدود نمیشود، بلکه ارتباط پسین و پیشین دارد. وقتی این بخشها تحت تأثیر قرار بگیرد، بر بخش برق نیز تأثیر میگذارد. لذا تجزیه و تحلیل بخشی نمیتواند کافی باشد و یک مطالعه کامل باید همه بخشها را بهطور جامع درنظر بگیرد.
پژوهش حاضر را میتوان مقدمهای بر پژوهشهای بعدی در این زمینه به حساب آورد. هر یک از موارد زیر میتواند موضوع پژوهش مستقلی در آینده باشد:
الف- اثر الحاق بر صنایع بالادستی و پاییندستی برق
ب- اثر الحاق بر خدمات فنی-مهندسی صنعت برق
ج- اثر الحاق بر صنایع انرژیبر
د- تأثیر حذف یا تثبیت یارانه انرژی بر صادرات
ه - میزان مزیت ایران در صادرات الکتریسیته
و- ترجیح صادرات انرژی به شکل برق نسبت به گاز
ز- صدور خدمات برق منجمله آموزش، تأسیس دفتر نمایندگی، و اعزام کارشناسان، مهندسین و تکنسینها به کشورهای دیگر
ح- انطباق مقررات TRIMs و قراردادهای BOT در ایران