اخبار فناوری صنعت آب و برق

تازه ترین خبرها درباره پیشرفت های علمی - فنی٬ پژوهش ها٬همایش ها و ... انرژی و صنعت آب و برق

اخبار فناوری صنعت آب و برق

تازه ترین خبرها درباره پیشرفت های علمی - فنی٬ پژوهش ها٬همایش ها و ... انرژی و صنعت آب و برق

به‌نام نانو، به‌کام ما

نویسنده: جواد زارعیitnewsway@yahoo.com 18 مهر 1385 - بزرگراه فناوری - اگر بینی چوبی یک‌متری پینوکیوی دروغگو را به یک میلیارد قطعه تقسیم کنید، هر قطعه آن یک نانومتر درازا خواهد داشت. پس هر یک میلیاردیم متر را یک نانومتر می‌نامند. به دانش کاربردی بررسی ماده و استفاده از خواص مواد در این مقیاس نیز نانوتکنولوژی می‌گویند. بنابراین وظیفه یک نانوتکنولوژیست، بررسی خواص مواد مختلف در مقیاس نانومتر و ارایه راه‌حلی برای استفاده بهینه از این خواص خواهد بود. ایده استفاده از خواص مواد در مقیاس نانومتر را اول بار ریچارد فاینمن فیزیکدان نوبلیست آمریکایی دانشگاه کالیفرنیا در سال 1959 با مطرح کردن این جمله که آن پایین‌ها کلی اتاق وجود دارد مطرح کرد. ایزاک آسیموف نویسنده رمان‌های علمی، تخیلی در سال 1962 داستان اختراع ماشینی را مطرح کرد که می‌توانست اندازه‌ها را بسیار کوچک کند. در این داستان یک سفینه با سه سرنشین تا مقیاس 100 سلول کوچک شده و در خون یک بیمار وارد می‌شوند تا راه‌حلی برای نجات وی پیدا کند. اریک درکسلر در سال 1986 با انتشار کتاب موتورهای آفرینش، اولین گام‌های عملی را برداشت و نام نانوتکنولوژی را برای این حوزه از علم انتخاب کرد. در همان زمان خطرات زیست‌محیطی محصولات نانوتکنولوژی بارها توسط اریک درکسلر گوشزد شد. بیل جوی یک از بنیانگذاران شرکت Sun Microsystems نیز به درکسلر در تهیه بیش از دو هزار مقاله کمک فراوانی کرد. اولین نانو چه بود؟ در واقع نانو چیزی نیست، بلکه این مواد در مقیاس نانومتر هستند که خواص شگفت‌انگیزی از خود نمایش می‌دهند. به‌عنوان مثال همگان می‌دانند که در طبیعت از کربن دو شکل کاملا مختلف گرافیت و الماس با تفاوت‌های مشهود و محسوس ظاهری و خواص فیزیکی وجود دارد، به‌گونه‌ای که گرافیت‌از نرم‌ترین مواد موجود طبیعت و رسانای الکتریکی و در نقطه مقابل آن الماس از سخت‌ترین مواد قابل دسترس برای بشر و نیز از بهترین‌عایق‌هاست. تفاوت این دو گونه در تشکیل یک پیوند کووالانسی در شبکه اتم‌های الماس است. در سال 1985 میلادی شکل جدیدی از کربن به‌صورت آزمایشگاهی کشف شد که به‌نوعی آغازگر عملی نانو قلمداد می‌شود. این شکل جدید فولرن (Fullerene) نام نهادند. توپ‌های فوتبال قدیمی را به‌خاطر بیاورید که از تکه‌های سیاه و سفید تشکیل شده بود، فولرن دقیقا چنین ساختاری دارد، یعنی با شست اتم کربن توپی درست می‌کنند که از پیوند‌های شش‌تایی و پنج‌تایی کربن‌ها تشکیل شده ‌است. در این کره هیچ پنج ضلعی مجاور هم نیستند، درست مانند توپ‌های چهل‌تکه قدیمی! این فولرن خواص بسیار جالبی داشت. بار الکتریکی آن به‌شکل منحصربه‌فردی در مرکز کره قرار داشت که تعادل کره متشکل از 60 کربن را در مقابل فشارها و ضربات سنگین به‌شکل تحسین برانگیزی افزایش داده بود. بعدها بر تعداد کربن‌ها افزوده شد و فولرن‌هایی با 70 کربن ساخته شد که بعدها تا 560 کربن افزایش یافت. بعدها فولرن‌هایی ساخته شد که شبیه به خربزه بودند و ابتدا و انتهای این خربزه را آن‌قدر کشیدند تا شبیه به لوله شد و این‌گونه بود که نانولوله‌ها (Nanotubes) ساخته شدند که از داخل آن‌ها بیست ‌اتم کربن مثل بچه آدم نمی‌توانستند با هم عبور کنند. با کاهش تعداد اتم‌های محیط این لوله، قطر کاهش یافت و در نهایت با رساندن قطر این لوله‌ها به 40 نانومتر، نانوسیم‌ها (Nanowires) ساخته شدند که رشته‌های DNA را می‌توان نمونه طبیعی نانوسیم‌ها دانست. این‌گونه بود که نانوتکنولوژی به‌شیوه‌ای آبرومندانه متولد شد. نانو و دنیای دیجیتال! به‌مرور زمان استفاده‌های فراوانی برای این تکنولوژی کشف شد که کماکان نیز ادامه دارد. صنعت نفت و پتروشیمی، پزشکی و به‌خصوص چشم‌پزشکی، زیست‌شناسی، ژنتیک، شیمی، فیزیک و الکترونیک با سرعت بالایی خود را با این تکنولوژی شگفت‌انگیز وفق داده‌اند و اکنون نوبت به سخت‌افزار کامپیوترها رسیده است که سهم خود را از این دانش نوین بگیرد. اما از نانوتکنولوژی چه انتظاری می‌توان داشت؟ متولیان دنیای دیجیتال در سه‌ حوزه پردازش، ذخیره انرژی و ذخیره داده‌ها چشم طمع به قابلیت‌های نانوتکنولوژی دوخته‌اند. در حال حاضر پردازنده‌هایی که در دستگاه‌های منازل و ادارات استفاده می‌شود، از ترانزیستورهایی استفاده می‌کنند که فاصله متوسط اجزای آن با یکدیگر کمتر از 100 نانومتر است. پردازنده‌های روز بازار مانند Pentium D سری 900 و پردازنده‌های Core 2 Duo از ترانزیستورهایی بهره می‌برند که فاصله آن‌ها کمتر از 70 نانومتر است. در آن سوی بازار شرکت Samsung اقدام به تولید قطعات حافظه‌ای کرده است که فاصله اجزای آن کمتر از 40 نانومتر است. تا دو سال دیگر نیز فاصله اجزای پردازنده‌ها به ‌کمتر از 32 نانومتر خواهد رسید. تا سال 2012 میلادی نیز فاصله هشت نانومتری بین اجزای پردازنده‌ها کاملا عادی خواهد بود. اما کاهش فاصله بین اجزای داخلی قطعات دیجیتال حد و حدودی دارد، چراکه این همسایه‌ها آن‌قدر به‌هم نزدیک می‌شوند که بدون هیچ مانعی می‌توانند وارد منزل یکدیگر شده و تردد کنند. تصور کنید که برای خرید هفته‌نامه بزرگراه فناوری به‌جای خارج شدن از درب اصلی منزل و دور زدن کوچه، به‌صورت مستقیم وارد منزل همسایه شده و میان‌بر بزنید. با توسعه و ترویج این فرهنگ که به‌دلیل نزدیکی بیش‌از اندازه همسایه‌ها (ترانزیستورها) ایجاد شده است، فرق چندانی بین کوچه و منزل نخواهد بود. اگر چنین اتفاقی در داخل پردازنده روی دهد، فاتحه پردازنده خوانده خواهد شد، یعنی پردازنده خواهد سوخت! راه‌حل موقت! پژوهشگران شرکت Intel با همکاری محققان دانشگاه کالیفرنیا موفق به ساخت قطعه‌ای نیمه‌رسانا از جنس سیلیکون شده‌اند که قادر به‌ تولید پرتوی لیزری و هدایت آن در داخل نیمه‌رساناست. تولید این قطعه بسیار باارزش الکترونیکی بدین معنی است که تبادلات اطلاعات داخل این قطعه با کمک نور لیزر صورت خواهد گرفت. نور لیزر به‌دلیل قابلیت‌های بسیار خاص خود کیفیت تبادل داده‌ها را چند صد برابر انتقال با الکترون‌های آزاد و ضریب خطای آن را به‌کمتر از میلیونیم درصد کاهش خواهد داد. با تزریق مقداری ایندیوم‌فسفاید روی سطح سیلیکون و ایجاد تونل‌های خاص، پیچیده و بسیار دقیق این چیپ جدید به‌صورت آزمایشگاهی تولید شده است. به‌طور حتم شرکت Intel نیازی به تولید انبوه این چیپ ندارد چراکه هدف اصلی از تولید این قطعه سیلیکونی دستیابی به قابلیت‌های تبادل اطلاعات با کمک نور بود که محقق شد. در چیپ‌های آینده تونل‌های ایجاد شده به‌ کمک خمیرهای سیلیکون با تونل‌ها یا لوله‌های واقعی جایگزین خواهند شد که از لحاظ اندازه بسیار کوچک‌تر و وزن آن نیز بسیار کمتر از نمونه تولید شده است. استفاده از نانولوله‌ها اندازه سطح چیپ و وزن آن را کاهش خواهد داد. نانولوله‌ها بیشتر از کربن یا به‌صورت ترکیبی تولید شده، خواص الکتریکی یکنواختی در طول خود داشته، رسانایی الکتریکی کم‌نظیر و نسبت قوت به تعداد اتم‌های بسیار بالایی دارند که حیرت‌انگیز است. دیواره این لوله‌ها می‌تواند یک ‌لایه یا چند لایه و طول آن بی‌نهایت باشد. در سال 2002 یک نانولوله تک لایه با چند سانتی‌متر طول و یک نانومتر قطر تولید شد. در همین ‌سال اولین ترانزیستور FET با استفاده از نانولوله‌های کربنی یک لایه ساخته و مورد استفاده قرار گرفت. دقت دارید که قطر این لوله‌ها تنها یک ‌نانومتر است. شرکت Intel اندازه اجزای زیر هشت نانومتر را برای 2012 پیش‌بینی کرده است، اما نانولوله‌ها مقیاس یک نانومتر را چند سال قبل در اختیار بشر قرار داده‌اند که IBM و NEC روی آن کار می‌کنند. راه‌حل اصلی! تئوری کامپیوترهای کوانتومی که قابلیت پیاده‌سازی آن به اثبات رسیده است، اول بار از اروپا نشات گرفت و توسط آمریکا جدی گرفته شد. پردازش کوانتومی به‌صورت کامل از پردازش موجود در کامپیوترهای کلاسیک کنونی متفاوت و متمایز است. در تئوری کامپیوترهای کلاسیک جابه‌جایی چند هزار الکترون بین دو ترانزیستور باعث انجام عمل پردازش و تبادل داده خواهد شد و در کامپیوترهای کوانتومی جابه‌جایی یک الکترون در لایه انرژی یک اتم باعث انجام همان اتفاق خواهد بود. اگر سرعت جابه‌جایی الکترون در لایه اتمی را با سرعت جابه‌جایی بین دو قطعه مقایسه کنید، ملاحظه خواهید کرد که سرعت کامپیوترهای کوانتومی حدود یک ‌میلیون مرتبه بیشتر خواهد بود. اما پیاده‌سازی آن نیاز به بستر خاصی دارد که آغاز آن با نانوتکنولوژی و به‌خصوص نانولوله‌ها خواهد بود، اما توسعه آن نیازمند تکنولوژی جدید است که پیکوتکنولوژی نام خواهد داشت. ابعاد این تکنولوژی یک‌هزارم ابعاد نانو است. آینده‌نگرها تکنولوژی بعدی را فمتوتکنولوژی می‌دانند که مقیاس یک میلیونیوم نانو را شامل خواهد شد. الکترون جابه‌جا شده در لایه اتمی تغییر وضعیت خود را با انتشار یک فوتون انرژی اعلام خواهد کرد که تکنولوژی‌های کنونی قادر به ردیابی آن نیستند. در این وضعیت تکنولوژی نه از خواص مولکولی و شکل ظاهری اتم‌ها بلکه از خواص قرارگیری الکترون‌ها و هسته‌های اتمی استفاده خواهد کرد. سیستم پردازش آینده فوتون‌محور (بسته‌های انرژی) خواهد بود و تنها چاره ما برای پاسخ‌گویی به نیازهای پردازشی دهه آینده حرکت از نانوتکنولوژی به پیکوتکنولوژی است. این‌چنین سیستم پردازشی نیازمند تکنولوژی بسیار گران‌قیمت و ارزشمندی است که در اختیار امثال Asus، Gigabyte، MSI، Foxconn یا صاایران خودمان قرار نخواهد داشت. شاید این تئوری که آن را راه‌حل آینده سیستم‌های پردازشی عنوان می‌کنند پس از 2020 میلادی عمومی شده و در اختیار مصرف‌کنندگان قرار بگیرد. اخبار در این زمینه با خساست منتشر می‌شود. ذخیره‌سازی انرژی باتری‌های امروزی هر چقدر هم که پیشرفته باشند از همان ساختار قدیمی استفاده می‌کنند. در واقع کیفیت باتری‌ها بر مبنای قابلیت جابه‌جایی الکترون و استفاده از تک‌تک این الکترون‌ها سنجیده می‌شود. نانورشته‌ها از زیرمجموعه‌های نانولوله‌های یک ‌لایه بوده و قطر بسیار کمی دارند. توزیع بار در سراسر طول آن‌ها یکنواخت بوده و قابلیت رسانایی کم‌نظیری نسبت به مواد رسانای شناخته شده مانند طلا، نقره و مس دارند. یکنواخت بودن بدین معنی است که می‌توان دسته‌ای از الکترون‌ها را در مرکز لوله به دام انداخت و نگه‌ داشت. نگهداری بارها قدری با شیوه معمول تفاوت دارد. مزیت این‌ کار در این است که بارها تصادم زیادی با اتم‌ها نداشته و صرفا در میدان یکنواخت مغناطیسی نگهداری می‌شوند که افزایش سرعت انتقال، کاهش تلفات ناشی از مقاومت‌های درونی و امکان کنترل دقیق تک‌تک بارها را فراهم خواهد آورد. مهم‌ترین خاصیت نانولوله در چگالی بسیار پایین، کشش سطحی بالا و انعطاف قابل ملاحظه در برابر فشارهای بیرونی است. بدین ترتیب باتری‌های تولید شده با نانوتکنولوژی علاوه بر طول ‌عمر بالا، وزنی سبک‌و تولید گرمای بسیار کمتری خواهند داشت و مانند باتری‌های تولید شده توسط Sony مایه آبروریزی نخواهند بود. سیستم‌های ذخیره‌سازی هارددیسک‌ها به‌عنوان سیستم‌های سنتی ذخیره‌سازی محدودیت‌های بسیاری دارند. هرچند یافته‌های جدید Seagate و Hitachi عمر بیشتری را برای این دسته به‌همراه آورده است، اما محدودیت‌های مغناطیسی مواد چاره‌ای جز توقف رشد حجم ذخیره‌سازی در 5 یا 10 ترابایت نخواهد داشت. از سوی دیگر توسعه سیستم‌های ذخیره‌سازی EEPROM که در قطعات حافظه Flash استفاده می‌شوند نیز محدودیت‌های خاص خود را دارد. قیمت تولید بالا، انعطاف‌پذیری محدود و مشروط در برابر عوامل خارجی و عمر حداکثر ده‌ساله داده‌ها از علل بازدارنده توسعه این قطعات است. هرچند Samsung عزم جدی خود را برای دستیابی به حجم ذخیره‌سازی هارددیسک در قطعات Flash را به‌خوبی نشان داده است و فکر می‌کنم قبل از سال 2010 میلادی بدان دست یابد. نانوسلول‌ها به‌عنوان اتاقک‌های بسیار کوچک که از یک یا چند دیواره تشکیل شده‌اند یا قطر حداکثر یک نانومتری خود قادرند هر گونه اطلاعاتی را در درون خود نگهداری کنند. این سلول‌ها به‌صورت واقعی چیزی را نگهداری نمی‌کنند بلکه وضعیت خود را حفظ می‌کنند. مانند بسیاری از مواد فرومغناطیس که پس از تثبیت وضعیت مغناطیسی آن را حفظ می‌کنند، این سلول‌های بسیار خرد که تشکیل یک مولکول منسجم را خواهد داد، پس از تغییر وضعیت مغناطیسی، آن را تا ابد حفظ خواهد کرد. طول ‌عمر تقریبا بی‌نهایت نگهداری داده‌ها، حداقل مصرف انرژی برای تغییر وضعیت نانوسلول (مولکول)، چگالی بسیار پایین این مواد، امنیت داده‌ها از جمله مواردی است که بسیاری از محققان را به ‌پیاده‌سازی عملی آن سوق داده است. این نانوسلول‌ها به‌ کمک نانورشته‌ها (Nanowires) به یکدیگر متصل خواهند شد که علاوه بر ثبات شبکه مولکولی، به‌عنوان مسیر تغییر وضعیت سلول‌ها نیز استفاده خواهد شد. نگهداری داده‌ها در این شبکه نانوسلول‌ها نیازی به تامین انرژی پشتیبان نداشته و تنها تغییر وضعیت آن به انرژی مختصری نیاز خواهد داشت. این‌گونه تصور می‌شود که در آینده‌ای نه‌چندان دور از پالس‌های پرتوهای لیزر برای تغییر خواص نوری سلول‌ها استفاده شود که کیفیت، سرعت و امنیت این سیستم ذخیره‌سازی را یک‌مرتبه ارتقا خواهد داد. کسب انرژی نانوتکنولوژی حوزه‌های بسیار جذابی دارد که به‌دلیل تجاری شدن سریع آن مغفول مانده است. نانورشته‌ها به‌دلیل خواص کشسانی عجیب خود قابلیت جذب و نگهداری امواج موجود در محیط اطراف خود را دارند. تا به‌حال دقت داشته‌اید که چگونه تور دروازه فوتبال می‌تواند توپ شوت شده توسط روبرتو کارلوس برزیلی با 130 کیلومتر در ساعت را مهار کند و پاره نشود؟ یکی از خواص شبکه‌های توری این است که انرژی دریافتی را در جهت رشته‌های خود توزیع می‌کند و در کسری از ثانیه آن را مهار می‌کند. به‌بیان دیگر شوت جناب کارلوس به ‌اندازه شوت یک نوآموز 10 ساله تور را تکان خواهد داد. محققان دانشگاه MIT از این خاصیت شبکه‌های تورها برای تولید البسه ضدگلوله استفاده کرده و آن را تولید کرده‌اند. پارچه‌های به‌کار رفته در این البسه همگی از نانورشته‌ها بافته شده است که هم سبک و هم بی‌نهایت مقاوم هستند. محققان MIT روی شبکه‌های نانورشته‌ای جدیدی کار می‌کنند که می‌تواند امواج سرگردان در محیط را جذب و به‌صورت شکلی از انرژی در داخل خود ذخیره کند. بعد می‌توان این انرژی را به‌صورت الکتریکی یا نوری از شبکه دریافت کرد. بسیاری از امواج رادیویی منتشر شده در محیط بدون هیچ اثر مثبتی در محیط جذب و به‌نوعی از دسترس ما خارج می‌شوند. این ایده آینده‌ای را نشان می‌دهد که در آن امواجی که مورد استفاده قرار نگرفته‌اند توسط شبکه‌های نانورشته‌ای جذب و انرژی آن‌ها مورد استفاده قرار خواهد گرفت. بدین ترتیب برای سی تا چهل سال آینده برای انتقال انرژی به مناطق صعب‌العبور یا در میان صحرا نیازی به کابل‌کشی برق نخواهد بود. یکی از این شبکه‌ها نیاز یک فرد را تامین خواهد کرد. در واقع شبکه‌های نانو آینده می‌توانند در بیرون از شبکه خود به‌صورت کامل از قابلیت‌های امواج رادیویی برای تبادل داده و انرژی استفاده کرده و در داخل از قابلیت‌های پرتوهای لیزری برای سرعت، دقت و کیفیت پردازش و ذخیره‌سازی داده‌ها استفاده کنند. برخی از قابلیت‌های دنیای نانو که در این نوشتار ذکر شد، پیاده‌سازی شده و بسیاری از آن‌ها در مرحله تحقیق است. اگر از اغلب قابلیت‌های نانو استفاده شود و راه‌حل‌هایی نیز برای مشکلات زیست‌محیطی آن پیدا شود، بدون شک دنیای شگفت‌انگیزی در مقابل خواهیم داشت.

آب، فقر و توسعه

فقر بر خانوارهای شخصی و خانواده ها اثرات مخربی وارد نموده است، به طوری که در حدود یک میلیون نفر در سطح جهان تحت تأثیرات مخرب آن قرار گرفته اند. این امر نشان دهنده آن است که در حدود یک ششم از جمعیت جهان در معرض مریضی، گرسنگی، تشنگی، فقر، بی چیزی و حاشیه نشینی قرار دارند که رهایی از گودال فقر را که در شدیدترین درجه قرار دارد، غیرممکن می یابند. مردمان فقیر جهان در حال تلاش در جهت دسترسی به آب و غذای کافی، پیدا کردن مأمن و آشیانه ای جهت زندگی کردن، دستیابی به داروهای پزشکی جهت درمان اعضای بیمار خانواده، امکانات رفت و آمد جهت رسیدن به محل های کار یا انتقال اعضای بیمار خانواده به مراکز درمانی و آموزش فرزندانشان می باشند. الف) فقر، آب و توسعه یک فرد بسیار فقیر، مقدار پولی که دارد تنها نیازهای اولیه زندگی او را رفع می کند، اگر او در یک منطقه شهری زندگی می کند و یک روز بسیار خوبی هم داشته باشد، آنچه که در آن روز بدست می آورد، تنها جهت خرید غذا و آب برای اعضای خانواده کافی می باشد. اغلب اوقات، مقدار آب مورد نیاز جهت بهداشت خانگی و شخصی با کیفیت خوب جهت خرید از دستفروشان خیابانی آب بسیار گران است، اگر منبع آب در ناحیه ای دور باشد حمل آن بسیار دشوار است، لذا آنان روی به سوی استفاده از آب آلوده نواحی مجاور، آبهایی که به کرات مورد استفاده قرار گرفته اند و رودخانه ها و نهرها می آورند. آنان به ندرت به بهداشت دسترسی دارند که آن هم شاید تنها در تأسیسات عمومی شهرها و شهرک ها قابل دسترس باشد، که با هزینه کلی که برای تمامی اعضای خانواده در پی دارد، به مانع بزرگی تبدیل شده است. بسیاری از خانواده های فقیر در مناطقی زندگی می کنند که هیچ حق قانونی و رسمی بر آن ندارند، یا در محله های فقیرنشین یا محلاتی که مملو از ساکنان غیرقانونی می باشند، زندگی می کنند. این خانواده ها دارای تجهیزات حفاظتی بسیار کم در مقابل سیلاب ها می باشند. بسیاری نیز در مناطق حاشیه نشین که توسط دیگران اداره می شوند، مشغول به کشاورزی هستند، در این حالت نیز دسترسی آنها به آب سالم بسیار کم می باشد. سیستم های زهشکی و فاضلاب برای آب باران در نواحی شهری و آب ناشی از سیلاب ها اغلب ناکافی می باشند و هیچ سیستمی جهت جمع آوری فاضلاب ها و آشغال ها وجود ندارد. کمبود نواحی آسفالت شده به شدت مشاهده می شود و محل هایی همچون جاده و یا پیاده روی آسفالت شده وجود ندارد. وجود این امکانات نه تنها برای حمل و نقل مهم می باشد، بلکه جاده آسفالت شده محلی برای راه اندازی، بهره برداری و نگهداری از شبکه خدمات شرکت های خدماتی همچون آب، فاضلاب و برق نیز می باشد. ساختار پرداخت خدمات بسیاری از شرکت های خدماتی (مانند آب و برق) که به صورت هزینه های اشتراک که باید از پیش پرداخت شوند و هزینه های مصرف ماهانه می باشد، برای افراد فقیر جهت پرداخت بسیار گزاف می باشد. از همه نکات فوق مهم تر، قرضی است که بر بار خانواده های فقیر بیشتر از همه سنگینی می کند. در نواحی روستایی، غذا و آب مورد نیاز خانواده ها به مقدار زیادی از محیط زیست طبیعی گرفته می شود. آب از برکه ها یا چشمه های دوردست آورده می شود، محصولات غذایی کم مغذی در زمین هایی که در حاشیه وجود دارند، کشت می شوند و یا از جنگل ها جمع آوری می گردند، در اغلب اوقات نیز این محصولات غذایی جهت برطرف نمودن گرسنگی کافی نبوده و نیازهای غذایی مورد نیاز آنان را برآورده نمی کند. افراد فقیر ساکن در روستاها اغلب در انتهای سیستم های آبیاری قرار دارند و در آرزوی مصرف آبی زلال در بالادست رودخانه ها، به سمت زمین هایی سوق داده می شوند که کاملاً با توجه به تغییرات آب و هوایی به طور فزاینده ای با باران های شدید و نامنظم روبرو می باشند. استخراج آب از چاه ها توسط کشاورزان ثروتمند و صنایعی که از آب استفاده می کنند، می تواند میزان آب کمتری را در اختیار اجتماعات و خانواده های فقیرتر که به آب های زیرزمینی دسترسی ای ندارند، قرار دهد. فاضلابهای تصفیه نشده صنعتی و شهری، همچنین منابع آبهای سطحی و زیرزمینی را که افراد فقیر برای تأمین منابع آبی خود، به آنان متکی هستند، بدون اینکه جایگزینی آلوده می کنند. رقابت های گسترده میان کشاورزان غنی و صنایع، صاحبان زمین های حاصلخیز، کشاورزان و ماهیگران، چیزی جز ضرر و زیان برای افراد فقیر به همراه ندارد، اجرای سیاست های ملی غذایی از طریق یارانه، مالیات، تعرفه ها، کمک های غذایی و غیره می تواند، بازار را به انحراف کشانده و افراد فقیر را در حاشیه قرار دهد. آزاد کردن تجارت های بین المللی که به طور نامناسبی سازمان یافته و به نفع افراد فقیر نیز نمی باشند، شرایط را بدتر می نمایند. به دلیل مشکلاتی که خانواده های فقیر در جمع آوری هر گونه اقلام اضافی و مازاد، غذا و امورمالی، مواجه می گردند، حفاظت از میزان صحیح مصرف زمانی که درآمدهای آنها قطع شده است یا محصولات کشاورزی خراب شده اند، سخت و دشوار می باشد. حتی افراد فقیر به دلیل تدارکات ناکافی خدمات ابتدائی جوامع توسط دولتمردان محلی مانند مراقبتهای پزشکی، حمل و نقل، تعلیم و تربیت، سرویس های ضروری (مانند آتش نشانی) و اجرا و تنفیذ قانون، همچنین به دلیل عدم توانایی در پرداخت این گونه خدمات از بسیاری فرصت های بسیار زندگی محروم و دور شده اند. در ابتدای هر مرحله کاهش فقر، آب و بهداشت حیاتی ترین عوامل به واسطه فقر مطلق می باشند. دسترسی به آب آشامیدنی قابل اعتماد در نواحی نزدیک به محل مسکونی افراد، موجب کاهش بار حمل آب از چاه ها و برکه های دوردست خواهد شد و وقت بیشتری را برای فعالیت های خانگی فراهم می آورد و حتی در مورد دختران، به آنان فرصت تحصیل را می دهد. بهره برداری از آب کافی جهت برطرف کردن نیازهای مربوط به بهداشت خانگی و آشامیدن، حیاتی بهداشتی تر را به ارمغان می آورد. تأسیسات بهداشتی و فاضلاب به دفع صحیح و مطمئن فاضلاب های انسانی کمک می کنند و باعث کاهش بیماری و مرگ و میر می شوند. تأمین آب کافی موجب بهبود دورنمای فعالیت های جدید مربوط به امرار معاش خواهد شد و اغلب نیز به عنوان گامی کلیدی جهت رهایی از فقر محسوب می شود. در بسیاری از کشورهای فقیر تعداد کثیری از جمعیت جهت برطرف نمودن معاش اولیه خود بر کشاورزی تکیه دارند. دیگران، که در فقر مطلق در نواحی حاشیه ای زندگی می کنند، تنها برای زنده ماندن تلاش می کنند. دسترسی به آب آشامیدنی سالم، تحت کنترل افرادی که مشغول این کار هستند، خطرات مربوط به اتلافات کشاورزی را کاهش می دهد و منجر به جمع آوری اقلام و مازادهای اضافی و فرصت برای تحقیق در کشاورزی با قوت بیشتر خواهد شد، تنوع و گوناگونی در سایر فعالیت ها را امکان پذیر می کند، فرصت های تحصیلی را برای بچه ها رشد می دهد و شاید انتقال از جامعه ای بر مبنای کشاورزی به موسساتی با بهره و سود بالاتر را نیز امکان پذیر می سازد. صنعت در تمامی درجات به منابع آبی قابل اعتماد جهت توسعه و تشویق تحقیقات برای رشد صنعتی نیاز دارد. منابع آبی قابل دسترس و رهایی از بیماری های ناشی از آب همچنین تحقیقات خارجی داخل کشور را نیز افزایش خواهد داد. مشکلات آفریقا مساله آفریقا، موضوع گرسنگی است، محاصره شده توسط انواع مریضی ها و دور از معاملات بین المللی معاصر، نظارت غلط و رشد سریع جمعیت به این مشکلات اضافه شوند. صادرات به میزان کمی وجود دارد که آن هم محدود به محصولات کشاورزی، تعدادی منابع معدنی و هیدروکربن ها می شود، همه این موارد نیز تحت کنترل تغییرات پی در پی و ناگهانی قیمت در بازارهای بین المللی می باشند که متعاقباً مانعی جهت توسعه اقتصادی تلقی می گردند وضعیت افریقا بی شباهت به وضعیت آسیای 40 سال پیش نمی باشد. در آسیا، اگر چه، محصولات کشاورزی خام با بازدهی بالاتر (مانند برنج و گندم) در طول انقلاب سبز آسیا معرفی شدند اما این امر به گسترش تولید محصولات غذایی کمک نمود چرا که زمین های مسطح قاره مساعد برای آبیاری بودند. کارگران مازاد نیز به شهرها مهاجرت کردند و باعث گسترش سریع شهرنشینی و صنعتی شدن گردیدند. اگر چه افریقا نوع مشابه ای از توانایی های آبیاری آسیا را ندارد، بحران مالاریا و گسترش ایدز به مشکلات این ناحیه اضافه می کند. برخلاف آسیا که دارای شهرهای ساحلی با دسترسی خوب به بندرگاهها ونواحی دریایی می باشد، بیشتر مردمان افریقا در نواحی خاکی زندگی می کنند که بسیار از بندرگاهها که توسعه از طریق صادرات صنعتی را میسر می سازند، دور می باشند. جاده ها، راه آهن ها و زیرساختارهای حمل و نقل آبی داخله بسیار ضعیف بوده و پروازهای هوایی نیز میان کشورهای افریقایی بسیار سنگین و طاقت فرسا می باشد. منبع: Sachs, 2005 ب) تغییرات جمعیتی جمعیت کنونی جهان 4/6 بیلیون نفر است که هر سال در حدود 70 میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده می شود که بیشتر این جمعیت نیز در کشورهایی با درآمد کم اقامت دارند. آنچه که تحول جمعیتی - جهانی نامیده می شود (جمعیتی با امید به زندگی کوتاه در خانواده های پرجمعیت، تا جمعیتی با امید به زندگی بالا در خانواده های کوچکتر) بسیار به حد اشباع رسیده است. در حدود یک سوم کشورهای جهان همچنان در مراحل اولیه این فرایند قرار دارند که همگی آنها کشورهایی با درآمد پایین می باشند. در حقیقت، از افزایش جمعیت پیش بینی شده به 1/8 بیلیون نفر در سال 2030 و 9/8 بیلیون نفر تا سال 2050، تقریباً همگی در کشورهای کم درآمد زندگی خواهند کرد. مشکلی که در حال افزایش است، افزایش رقابت بر سر آب شیرین میان مصرف کنندگان بخش های کشاورزی، شهری و صنعتی است که موجب تلاش و درگیری میان نواحی شهری و روستایی و احتمالاً تهدید امنیت غذایی ملی و منطقه ای خواهد شد. در حقیقت حدوداً تمامی مشکلات مربوط به سوء تغذیه و محصولات غذایی کم مغذی در کشورهای کم درآمد نواحی گرمسیری که کمبود شدید آب در ارتباط با غذا، مردمان و محیط زیست به شدیدترین وضعیت ممکنه در این مناطق خواهد رسید، وجود دارد. چهار عامل اساسی خطرات جمعیتی که در حال حاضر بشریت را به خطر انداخته اند عبارتند از: 1- درصد فراینده بزرگسالان و جوانان، 2- شهرسازی و شهرنشینی سریع، 3- کاهش آب شیرین قابل دسترس و زمین های زراعی برای محصولات غذایی، 4- HIV/AIDS که به ندرت به تنهایی اتفاق می افتند. در بیشتر موارد، این عوامل در ترکیب و همراه با سایر موانع مانند موسسات ضعیف، دولتهای غیرپاسخگو و درگیری های تاریخی- اخلاقی روی می دهند. چالش های ناشی از این امر بر رهبری دولتها می تواند توانایی کشورها را در کارکرد بهینه کاهش دهد به ویژه مشکل رشد سریع جمعیت در سالهای اخیر، که «تورم جوانان» نامیده می شود، جایی که تعداد افراد جوان میان سنین 15 و 30 بیش از 40 درصد جمعیت جوان جهان را به خود اختصاص داده است. تعدادی زیادی در این سن شغلی ندارند حتی افراد تحصیل کرده نیز در تلاش جهت یافتن شغلی در خور تناسب می باشند. در حدود 85 درصد از جمعیت جوان جهان در کشورهای کم درآمد زندگی می کنند و میزان متوسط بیکاری چهار برابر میزان کلی جمعیت بزرگسالان می باشد. پیامدهای بالقوه این وضعیت آشفتگی و ناآرامی های مهم اجتماعی و سیاسی می باشد. مشکل اغلب در نواحی روستایی بدتر است چرا که مردان جوان در این زمین ها به دلیل اندازه و وسعت زمین ها نمی توانند زمینی را به ارث ببرند، چرا که این زمین ها طی نسل های متوالی وراثت خانواده های بزرگ به بخش های کوچکتر تقسیم شده اند و آنقدر کوچک شده اند که دیگر قابل استفاده نمی باشند. بنابراین مردان این نواحی از نبود یک زندگی امن و کاهش انتظار به ازدواج- به دلیل موقعیت بی ثبات اجتماعی، رنج می برند. در حالیکه تورم تعداد جوانان، همچنان که میزان باروری رو به کاهش است، تنزل می یابد، تعدادی از کشورها (کشورهای واقع در جنوب صحرای افریقا و خاورمیانه) همچنان دچار رشد سریع جمعیت جوان کشورشان می باشند احتمال دارد که این کشورها چالشی را بر سر توسعه مناطق و امنیت بین المللی ایجاد نمایند. رشد جمعیت و شهرنشینی در سال 1970، در حدود دو سوم کل جمعیت جهان در نواحی روستایی زندگی می کردند. تا سال 2001، این رقم بیش از 50 درصد کاهش یافت. طبق پیش بینی های جاری، تا سال 2020، این رقم به 44 درصد جمعیت ساکن در نواحی روستایی و 56 درصد جمعیت ساکن در نواحی شهری خواهد رسید. تا سالهای اخیر، افریقا قاره ای با حداقل میزان شهرنشینی محسوب می شد. این امر تغییر کرده است. تخمین زده شده است تا سال 2020، جمعیت شهری افریقا به 500 میلیون نفر برسد؛ بیشتر از 138 میلیون نفر جمعیت شهری آفریقا در سال 1990. کشور مالاوی کشوری است که با توجه به فرار جمعیت از سیلابهای شدید، سریع قدم به سوی شهرنشینی نهاده که این روند از سایر کشورها سرعت بیشتری داشته است. نیجریه نیز رشد شهری چشمگیری داشته است، در همین زمان ما مشاهده می کنم که محله های پرجمعیتی در ژوهانسبورگ و نایروبی همچنان وجود دارند. شهرنشینی بر حسب رشد اقتصادی و یکپارچگی های جهانی، می تواند به عنوان یک جبر محسوب شود. اگر چه، بعضی عوامل که موجب ایجاد ثروت در کشورهای صنعتی مانند جمعیت جوان، طبقات متوسط جامعه، نزدیکی به قدرت سیاسی یا تنوع نژادی/ مذهبی شده اند، می توانند عوامل بالقوه ای جهت درگیری و برخورد در شهرهای فقیر کشورهای در حال توسعه که به شدت در حال رشد و توسعه می باشند، تلقی شوند. آمار نشان دهنده آن است که کشورهایی با رشد شهری بالای چهار درصد در سال، دو برابر بیشتر از سایر کشورها دچار اختلالات و ناآرامی های شهری می شوند. پناهدگان محیط زیست تخمین زده می شود که در حال حاضر در حدود 30 میلیون نفر پناهنده محیط زیستی و 17 میلیون انواع پناهندگان و اشخاص تبعیدی و فراری از جنگ، از انواع شکنجه ها و از سایر عوامل وجود دارند. پناهندگان زیست محیطی افرادی هستند که از کمبود منابع، از جنگل زدایی و تخریبات زیست محیطی، اثرات تغییرات اقلیمی، اضافه جمعیت، تغییرات مکانی به دلیل پروژه های توسعه ای و غیره فرار کرده اند. تغییرات مکانی به مقدار زیاد در جمعیت می تواند بی ثباتی یا درگیری را در کشور میزبان، کشور اصلی و داخل یک منطقه به همراه داشته باشد. این مهاجران موجب کاهش منابع نایاب، شلوغی بیش از ظرفیت در یک منطقه، کمبود آب قابل شرب و شرایط غیربهداشتی که موجب گسترش انواع بیماری ها می شود، می گردند. طبق پیش بینی ها تعداد پناهندگان و مهاجران محیط زیستی به 150 میلیون نفر تا سال 2050 خواهد رسید که این امر یکی از نتایج تغییرات آب و هوایی خواهد بود. تغییرات سیاسی و اقتصادی هم اکنون در دوره ای سرشار از تغییرات جغرافیایی - سیاسی سریع و مهم زندگی می کنیم. کشورها و امپراطوری هایی که در گذشته ها تشکیل شده بودند، تجزیه گردیده اند (به عنوان مثال اتحاد جماهیرشوروی و یوگسلاوی)در حالیکه کشورهای همسایه هم اکنون به دنبال اتحاد و مشارکت های اقتصادی یا ائتلافات می باشند. (به عنوان مثال اتحادیه اروپا) اتحادیه اروپا که به طور مرکزی اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی را کنترل می کرد، هم اکنون مجموعه ای از دولت ملتهایی است که به دنبال وارد شدن به اقتصاد جهانی بدون تجربه یا مؤسساتی جهت انطباق و تلاش موثر و بهینه می باشند. تنش های نژادی و قومی تحت سیستم های سیاسی پیشین در داخل یوگسلاوی سابق منجر به برخوردهای نظامی در بالکان شد. دولت ملتهای جدید، محتاط در اشتراک منابع آبی رودخانه ها و آبگیرهای فرامرزی، حالتی بسیار تهاجمی در مورد حاکمیت و سلطه کشورشان بر سر این منابع یافته اند، به خصوص زمانی که منابع توسط افزایش تقاضا و کاهش کیفیت آب تحت فشار قرار می گیرند. صنعت گردشگری و جهانی سازی تعداد فزاینده کشورهای کم درآمد به صورت فعالانه ای موجب افزایش زیاد فعالیتهای مربوط به صنعت گردشگری جهت تغذیه توسعه اقتصادی این کشورها شده است. در حالیکه منافع اقتصادی روشنی در این امر وجود دارد، اما این نکته دارای یک وجه منفی نیزمی باشد. مشکلات مصرف زیاد آب در مجموعه های توریستی در نواحی ای که با کمبود آب مواجه هستند، به خصوص جایی که زمین های گلف نیز وجود دارد، افزایش آلودگی دریایی در نواحی ساحلی به دلیل تصفیه نامناسب فاضلاب و کاهش تنوع زیستی در دریاها که حیاتی می باشند، شامل تخریب تپه های مرجانی، را در پی داشته است. رقابت صنعت گردشگری برسر منابع تامین کننده و نایاب آب باعث مواردی چون انحراف آب از بخش کشاورزی، و در نتیجه موجب ترک اجباری کشاورزان از زندگی کشاورزی شده است. منبع: www.UNeptie.org/pc/tourism/sust-toursm/evn-3 main.htm -------------------------------------------------------------------------------- جنگها و برخوردها واحد ارزیابی بعد از جنگ برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) نشان داده است که اکثر درگیری ها همیشه بعد از بحران های زیست محیطی روی می دهند: ورود مواد شیمیایی به آبراهه ها، خسارت به سیستم های آبیاری، جنگل زدایی، تخریب زیرساختارها و متلاشی شدن نظام های حکومتی محلی و ملی. بازسازی اقتصاد، زندگی های ویران شده، زیرساختارهای معیوب شده شامل سیستم های آب و برق، بازسازی و ترمیم نظام های نابود شده آبیاری، نابودی مین های زمینی در نواحی بعد از جنگ در حدود 27 درصد از کل کمک های توسعه ای را به خود اختصاص داده است. معاهده ممنوعیت فعالیتهای نظامی یا هرگونه استفاده خصمانه ضد روش های اصلاحات زیست محیطی به دنبال ممنوع کردن فعالیتهایی مانند اصلاحات آب و هوایی و تبدیل سیلابهای مضر می باشد، چرا که رها سازی مواد شیمیایی سمی به محیط زیست تهدیداتی را در پی داشته است که موجب برانگیختگی توجهات به سمت معاهده ای جدید گردیده است. این مورد که بسیاری از کشورهایی که تا این زمان به دنبال حرکت در جهت کاهش بدهی و وام بوده اند کشورهایی هستند که اخیراً از موقعیت های برخورد و درگیری آرامش یافته اند، تصادفی نمی باشد. مترجم: طاهره صاحب کارشناس ارشد روابط عمومی آبفای استان تهران Email:saheb@thr-ww.com زمان درج خبر : 16 مهر 1385 / 11:50

دو دیدگاه مدیریتی در مقابله با حوادث و ایمنی صنایع

در سطح کارخانه‌های بزرگ و یا در صنایع کلیدی نظیر صنعت برق گاه حوادثی روی می‌دهد که این حوادث در بسیاری موارد ضررهای جبران‌ناپذیری را وارد می‌آورد. برخی موارد این ضررها به قدری مخاطره‌آمیز است که گاه جبران آنها امکان‌پذیر نیست. در مقاله زیر که به وسیله مهندس فرشید اسلامدوست کارشناس شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان تدوین شده از دیدگاه علم مدیریت و مکتب‌های مربوط به آن نحوه مقابله با عوامل خطرآفرین در کارخانه‌ها، مورد بررسی قرار گرفته است. حوادث به وجود آمده در صنایع و سازمان‌های مختلف، همواره با خسارات مالی و جانی همراه بوده است. امروزه به کارگیری اصول و توصیه‌های ایمنی در صنایع و سازمان‌ها به دلایل متعددی از جمله پیشرفت فن‌آوری، امری اجتناب‌ناپذیر است و کوتاهی و قصور در ایجاد محیط کاری مناسب و بی‌خطر برای کارکنان، ‌امری غیرقابل اغماض شمرده می‌شود. برای در امان بودن از خسارات مختلف ناشی از حوادث، باید تا آنجا که ممکن است از وقوع حوادث مختلف جلوگیری کرد و لازمه جلوگیری از وقوع حوادث، شناسایی و حذف یا کنترل تمامی عوامل خطرآفرین در محیط کاری است. به طور کلی علت تمامی حوادثی که در صنایع رخ می‌دهد را می‌توان در دو دلیل عمده‌ی زیر خلاصه کرد: (الف) شرایط کاری ناایمن. (ب) اعمال (رفتار) ناایمن. در تمامی دسته‌بندی‌هایی که درمورد علل حوادث انجام شده است، درباره دخیل بودن دو علت فوق در ایجاد حادثه، اتفاق‌نظر وجود دارد. در بیان علل فوق اصطلاحات مختلفی به کار برده می‌شود. به عنوان مثال گاهی ”اعمال ناایمن“ را ”علل رفتاری حوادث“ و ”شرایط ناایمن“ را ”علل محیطی حوادث“ می‌نامند. ”اعمال ناایمن“ از ناحیه‌ی انسان بروز می‌کند. نبود دانش و آگاهی شغلی، نداشتن مهارت کافی، داشتن عادت‌‌ها و رویه‌های نامناسب کاری، آشفتگی‌های روانی و عدم توانایی جسمانی یا روانی فرد برای انجام کار، از جمله دلایلی هستند که منجر به بروز ناایمنی و در نتیجه حادثه می‌شوند. ”شرایط کاری ناایمن“ از ناحیه‌ی دستگاه‌ها و سیستم‌های عملیاتی بروز پیدا می‌کند دستگاه‌های بی‌حفاظ یا با حفاظ نامناسب، اشیاء یا تجهیزات معیوب و .... عواملی هستند که منجر به ایجاد شرایط کاری ناایمن می‌شوند. برنامه‌های‌ ایمنی در پیشگیری از حوادث مهم‌ترین هدف از ایجاد ایمنی در یک سازمان، جلوگیری از وقوع حوادث است، برای جلوگیری از وقوع حوادث، باید تمامی عوامل و عللی را که منجر به ایجاد حادثه می‌شوند، از بین برود یا تا حد ممکن آن‌ها را کنترل کرد. وظیفه‌ی متخصص ایمنی، این است که پس از شناسایی علل ایجاد حوادث، با به کار بردن تدابیر و استفاده از روش‌ها و تکنیک‌های کارا و مناسب، علل ایجاد حوادث را حذف کند. با توجه به این که تمامی علل حوادث به دو دسته‌ی ”شرایط کاری ناایمن“ (شکست‌های سخت‌افزاری) و ”اعمال ناایمن“ (خطای انسانی) تقسیم می‌شوند، دیدگاه‌ها و برنامه‌های مقابله با این علل نیز به دو نوع جدا از هم تفکیک می‌شوند. به طور کلی دو روش عملیاتی برای اجرای برنامه‌های ایمنی در سازمان‌ها ‌می‌توان مشاهده کرد که هر یک در شکل خاص خود، روشی متفاوت برای دستیابی به ایمنی محل کار دارند. این دو روش عملیاتی با عناوین رویه ”کار (مهندسی) مدار“ و رویه ”کارگر مدار“ طبقه‌بندی می‌شوند. هر دوی این روش‌ها در تلاش هستند تا عوامل منفی تاثیرگذار بر برنامه‌های ایمنی (معمولاَ حوادث و سایر نتایج ایمنی) را کنترل کنند. چگونگی نگرش متخصص ایمنی و سازمان مربوطه‌اش به علل نتایج منفی ایمنی، تعیین خواهد کرد که کدام رویه در سازمان اجرا شود. رویه‌های کارمدار و کارگر مدار رویه کارمدار، اغلب با حذف خطرات فیزیکی در محیط کار همواره است، در حالی که رویه‌ی کارگر مدار، بیشتر با حذف خطرات روانی توأم می‌شود. رویه‌ی کارمدار، اغلب به عنوان مدیریت علمی تلقی می‌شود، اما این بدان معنی نیست که رویه‌های کارگر مدار، علمی و منطقی نیستند. در واقع رویه‌های کارگر مداری که روی مدیریت رفتاری تاکید می‌کنند، بسیار سازمان یافته هستند و روشی سیستماتیک برای رسیدگی به مشکلات ایمنی به شمار می‌روند، به دلیل اینکه کلید استفاده از رویه‌های رفتاری، تفکیک کردن یک معضل رفتاری به اجزای متشکله‌ی آن و رسیدن به اقدامات اصلاحی منطقی است. مدیران کارمدار به عنوان مدیرانی علمی تلقی می‌شوند، چون معمولاً به دلیل به کار بردن علوم مهندسی در ماشین‌آلات و تسهیلات مکانی، به اصلاح کاستی‌های ایمنی می‌پردازند. مدیران کارگر مدار ریشه‌ی علت مشکلات ایمنی را مشکلات فردی افراد مثل بینش ضعیف یا برآورده نشدن نیازهای کارگران می‌بینند. مدیران کارمدار، روی طراحی ایستگاه کار و منطقی‌سازی وظایف تاکید زیادی دارند در حالی که اهمیت کمتری به این موضوع که کارگر درمورد وظایف شغلی‌اش چه ”احساسی“ دارد، می‌‌دهند ولی از طرف دیگر رویه‌ی کارگر مدار، با درگیرکردن دموکراتیک افراد در امر ایمنی،‌ بیشتر سر و کار خواهد داشت، در حالی که اهداف کارمدار دربرگیرنده‌ی نظارت نزدیک و مستقیم فعالیت‌های ایمنی و کنترل روش‌های ایمن قابل پذیرش است. به علت این دیدگاه‌های متفاوت، رویه‌ی کارمدار، روی بهبود ارتباطات رسمی نظیر استفاده از آموزش‌های برنامه‌ریزی شده‌ی حین کار و آموزش‌های شناسایی خطر تاکید می‌کند. بنابراین احتمال کمی وجود دارد که کارگران، آن چه را که از آنان انتظار می‌رود، درک نکنند. استدلال‌کنندگان کارگرمدار می‌گویند که کلید حل مشکلات ایمنی در استفاده‌ی موفقیت‌آمیز از افراد قرار می‌گیرد و روی اهمیت ارتباطات غیررسمی پایین به بالا تاکید می‌شود. به بیانی ساده، مدیریت مناسب ایمنی، قبل از اتخاذ تصمیم درمورد خط مشی، به خواسته‌های کارکنان توجه می‌کند. عملکرد ایمنی، با رضایت است که رخ می‌دهد، بنابراین، ارتباطات کاری بین پرسنل ضروری است. تکنیک‌های کارمدار و کارگرمدار تفکرهای کارمدار و کارگر مدار از تکنیک‌های مختلفی برای بهبود عملکرد ایمنی در سازمان استفاده می‌کنند. با توجه به این کار رویه‌ی کارمدار، روی کنترل محیط فیزیکی کار به جای کنترل محیط روانی کار، تاکید می‌کند، در این رویه تاکید و پافشاری زیادی روی نظارت نزدیک تا کلی کارگر مدار وجود دارد. از طرف دیگر، روش‌های کارگر مدار تصریح می‌کند که یک محیط ایمن را کارگران کنترل می‌کنند و اگر به طور مناسبی انگیخته شوند، وظایفشان را به طور ایمن انجام خواهند داد. به طور خلاصه دیدگاه مدیران کارمدار این گونه است که باید تا حد ممکن وسایل و تجهیزات محیط کار را ایمن ساخت به طوری که خطاهای انسانی را پیش از منجرشدن به حوادث، خنثی کند. مدیران کارمدار باید تکنیک‌هایی را به کار برند که به کمک آنها بتوانند تمامی خطرات محیط کاری را شناسایی نمایند و آنها را حذف یا کنترل کنند. مدیران کارگر مدار، سعی می‌‌کنند حوادث محیط کار را از طریق آموزش به کارگران کاهش دهند. این مدیران معتقدند که رفتار افراد در محیط کار بسیار مهم است. این مدیران به آموزش‌های مختلفی که به افراد می‌دهند، سعی در کنترل عوامل مخاطره‌آمیز می‌کنند. نتیجه‌گیری هر دو رویه‌ای که به آن اشاره شد الزامات مشترکی دارند که هر یک را به دیگری پیوند می‌دهد. نخست این که هر دو روش بر رویه‌ی سازمان یافته و منطقی برای حل معضلات ایمنی، تاکید می‌کنند. قلب مدیریت علمی و مدیریت رفتاری، شناسایی مشکلات، تفکیک آنها به اجزای متشکله‌شان، ارایه‌ی راه‌حل‌های مختلف، انتخاب اثربخش‌ترین وسیله بهبود عملکرد و کسب بازخور حاصله برای انجام اصلاحات لازم را دربر می‌گیرد. هر دوی این روشها، علاقه‌مند به نتیجه نهایی بهبود عملکرد هستند. تنها تفاوت آن‌ها در وسیله‌ای است که آن‌ها برای بهبود عملکرد ایمن، به کار می‌برند. هم‌چنین، هر دوی آن‌ها از نظر تئوری، مشتق شده از برنامه‌هایی هستند که تاکنون برای کاهش حوادث به اجرا گذاشته شده‌اند. ایجاد یک محیط ایمن تنها با استفاده از یک روش و رویه مدیریتی ممکن نیست. زیرا در یک محیط کاری، هم افراد و کارگران و هم وسایل و تجهیزات وجود دارند و هر کدام به گونه‌ای می‌توانند باعث ایجاد حادثه شود. بنابراین تنها کنترل یک عامل، شاید از تکرار و شدت وقوع حوادث بکاهد اما آن را به کلی از بین نمی‌برد، لذا مدیران ایمنی با توجه به خط مشی سازمان مربوطه‌شان باید ترکیبی از دو رویه‌ی کارمدار و کارگرمدار را استفاده کنند و هر دو رویه را به موازات یکدیگر رشد دهند و استفاده کنند. مهندس فرشید اسلامدوست – شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان E-mail: FARSHIDESLAMDOUST@YAHOO.COM زمان درج خبر : 17 مهر 1385 / 13:23