اخبار فناوری صنعت آب و برق

تازه ترین خبرها درباره پیشرفت های علمی - فنی٬ پژوهش ها٬همایش ها و ... انرژی و صنعت آب و برق

اخبار فناوری صنعت آب و برق

تازه ترین خبرها درباره پیشرفت های علمی - فنی٬ پژوهش ها٬همایش ها و ... انرژی و صنعت آب و برق

انتقال٬ توزیع و مصرف برق٬ نحوه محاسبه بهای الکتریسیته

6- انتقال

برای انتقال یک قدرت معین، هر قدر ولتاژ را زیادتر کنیم، جریان داخل سیمهای انتقال کمتر شده و در نتیجه تلفات خط I2R   و نیز افت ولتاژ که متناسب با جریان است کاهش می‌یابد و همچنین با کم شدن مقطع سیم، وزن سیم مصرفی کمتر می‌گردد. از آنجا که ساختن مولدهای برق با ولتاژهای تولید زیاد (بیش از 20 کیلو وات) از نظر فنی دشوار است و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست، برای انتقال با ولتاژ زیاد، یک ترانسفورماتور افزاینده ولتاژ در ابتدای خط قرار می‌دهند.{117} پس از انتقال قدرت به وسیله خطوط هوایی، چون از نظر ایمنی نمی‌توان خطوط فشار قوی (ولتاژ بالا) را به نقاط مختلف شهر برد، معــمولاً در محــل‌هایی در نزدیکی شهر به نام پست فشار قــوی، ولتاژ را با ترانسفور ماتورهایی پایین می‌آورند.

مقصود از انتقال، مجموعه ای از این خطوط فشار قوی همراه با پست ها، ترانسفورماتورها، دکل ها و مقره‌های مربوطه است که انرژی  الکتریکی را در مقیاس کلان جابجا می‌کنند. امروزه خطوط مذکور در ایران 230 کیلو ولت و 400 کیلو ولت هستند. هر قدر ولتاژ بالاتر باشد تلفات کمتر می‌شود اما در عوض قیمت ترانسفورماتورهای ابتدا و انتهای خط و قیمت سایر تجهیزات افزایش می‌یابد و نیز لازم می‌شود فاصله بین سیم ها و ارتفاع آنها از زمین بیشتر شود.

شبکه سراسری

            به این ترتیب شبکه انتقال، نیروگاه را به شبکه توزیع (و مصرف کنندگان بزرگ صنعتی) متصل می‌کند، اما این شبکه، سراسری است و این موضوع، مزایای فراوانی به همراه دارد که از آن جمله موارد زیر را می‌توان مطرح کرد:{408}

·         افزایش قابلیت اطمینان سیستم و ارتقای سطح پایداری

·         فراهم آمدن امکان داد و ستد انرژی میان تمام کشور

·         سود جستن از اختلاف افق بین شرق و غرب کشور و کاهش اوج بار مجموعه شبکه

·         کاهش هزینه های تولید

·         اصلاح منحنی بار

·         افزایش قابلیت مانور بین نیروگاههای کشور

·         کاهش نوسانات برق

·         کاهش نیاز به ذخیره برق

شاید باور کردنی نباشد، اما شبکه سراسری در ایران، تنها در همین اواخر مفهوم شبکه سراسری به معنی واقعی خود را پیدا کرده است. قسمتی از جنوب کشور و قسمتی از استان خراسان به اصطلاح رینگ نبود؛ شبکه برق سیستان و بلوچستان به شبکه سراسری متصل نبود؛  در فوق توزیع مشکلاتی نظیر دوگانگی ولتاژ 63 و66 کیلوولت وجود داشت؛ به صورت موردی از شبکه های 33 و 11 در بعضی نقاط کشور استفاده می‌شد{202}؛ و توان انتقال خطوط پایین بود.

تنها در همین اواخر، یا به صورت دقیقتر در تاریخ 18/4/80 بود که مدار دوم خط 230 کیلوولت کهنوج ایرانشهر، شبکه برق سیستان و بلوچستان را به شبکه سراسری پیوند داد. این پیوند گذشته از مزایای عمومی ذکر شده در مورد شبکه، مزایای زیر را نیز به همراه داشته است:{202}

·         جایگزینی  واحدهای دیزلی کوچک با نیروگاههای بزرگ با راندمان بالاتر و استفاده از سوخت مناسب تر گاز بجای گازوئیل و نفت کوره

·     کـاهش نیـاز به حمل حجم عظیم سوخت مورد نیاز مولدهای منطقه به وسیله تانکر یا حمل دریایی و صرفه‌جویی عظیم در مصرف سوخت برای حمل سوخت بخصوص برای سوخت دیزل ژنراتورها

·         امکانات بیشتر برای اتصال به شبکه برق رسانی کشورهای همجوار شرقی

شبکه ای آماده برای صادرات

نکته اخیر نیاز به توجه بیشتری دارد. می‌دانیم که “حداکثر توان انتقالی هر خط بستگی به ولتاژ، طول خط، قطرهادی و تعداد هادی هر فاز دارد.”{501} بنابر این به هر خط، تا حد معینی می‌توان بار اضافه کرد. اما واقعیت آن است که رشد شبکه انتقال در کشور ما، فراتر از پاسخگویی به نیازهای مصرف بوده است. به نظر می‌رسد در سالهای اخیر، با یک آینده نگری و با در نظر گرفتن امکان تبادل الکتریکی با کشورهای منطقه، شبکه انتقال بازسازی شده و گسترش یافته است.

اگر ارقام ده ساله 83-73 اعم از عملکرد سالهای طی شده و پیش بینی سالهای باقیمانده از برنامه سوم را بررسی کنیم، خــواهیم دید که خطوط 400 کیلوولت در این دهه به اندازه تمام سالهای قبل از آن نصب و راه اندازی می‌شود و طول خطوط نصب شده هر سال به طور متوسط 613 کیلومتر مدار می‌باشد.{202و107}طول خطوط 230 کیلوولت نیز از حدود 13 هزار کیلومتر مدار در سال 73، به 23 هزارکیلومتر مدار در سال 83 خواهد رسید. ظرفیت پست 400 و 230  کیلوولت که در آغاز انقلاب به ترتیب 1250 و 6760 مگاولت آمپر بود،{408} رشدی بسیار مناسب دارد و در پایان برنامه سوم (سال 83) به ترتیب به 31220 و 43485 مگاولت آمپر خواهد رسید.{202}به عبارت دیگر ظرفیت پست 400 کیلوولت ما ظرف 26 سال، 25 برابر شده است. این رشد عمدتاً از افزایش مصرف و پیشرفت فنی ناشی می‌شود. اما به هرحال شبکه انتقال ما توانایی آن را دارد که در خدمت صادرات برق هم باشد.

7- توزیع

شبکه توزیع مجموعه ای از خطوط، تأسیسات و پستهای فشار متوسط و فشار ضعیف هوایی و زمینی، شبکه روشنایی معابر، انشعابات و لوازم اندازه‌گیری، و تأسیسات ساختمانی مربوطه است که مأموریت آن خرید و توزیع بهینه نیروی برق به طور مستمر بر اساس استانداردهای وزارت نیرو، و فروش آن به مشترکین و متقاضیان، و جلب رضایت آنان در حوزه عملیات شرکت است.{501}

دایره مشتریان شبکه توزیع، تقریباً تمام کشور را دربر می‌گیرد. هم اکنون صددرصد جمعیت شهری و 96 درصد جمعیت روستایی کشور از انرژی برق برخوردار هستند.{202}تعداد روستاهای برق دار کشور و مشترکان برق از 4367  و 3399000 درسال 57 {408}، به 44204 روستا و 15579000 مشترک در سال 79 رسیده است {114} و در واقع دیگر جای چندانی برای سرمایه گذاری در توسعه و احداث باقی نمانده است.

خدمات توزیع

            گذشته از توسعه و احداث، سایر وظایف شبکه توزیع هر روز گسترده تر می‌شود و حتی با توجه به این که توزیع تا مدتها به صورت سنتی و استاد کاری انجام می‌شده است {202}،  اهمیت ارائه خدمات مطلوب تر بیشتر می‌شود. برخی از این خدمات را می‌توان چنین بیان کرد:

1-      توسعه شبکه در حدود نرخ رشد توسعه

2-      کنترل و بازدید تأسیسات و تعمیر و نگهداری شبکه

3-   بهبود کیفیت خدمات مشترکان بویژه از طریق کاهش زمان تحویل انشعاب ، رعایت دقیق تعرفه های مصوب، و کیفیت خدمات بعد از نصب انشعاب

4-      دریافت یا خرید برق به منظور توزیع بهینه آن

5-      اطلاع رسانی به مشترکین

6-      بهینه سازی مصرف مشترکین

7-      نصب لوازم اندازه‌گیری

8-      ارتقاء کیفیت برق تحویلی

9-      کنتور خوانی و صدور صورتحساب

10-   جلوگیری از وارد آمدن خسارت، و پرداخت خسارت در صورت وقوع

11-   پیشگیری از تخلف مصرف کنندگان و حفظ منافع مشترکین

12- روشنایی معابر

مشکلات توزیع

گستردگی شبکه‌های توزیع برق، غیرمهندسی بودن آنها، عدم وجود آمار و اطلاعات دقیق، تلفات انرژی زیاد، پراکندگی تأسیسات، سرقت‌های برق، عدم طراحی مناسب، انحصار و عدم امکان ایجاد رقابت، قیمت‌های غیرواقعی، عدم وجود سازوکارهای قانونی در خصوصی سازی، عدم تعیین تکلیف مالکیت تأسیسات، و کمبود اعتبار و نقدینگی از عمده‌ترین مشکلات بخش توزیع می‌باشد که برای رفع معضلات فوق، راه‌کارهایی در قانون برنامه سوم تحت عنوان انتقال مالکیت تأسیسات برای حل مشکل قانونمندی و خصوصی سازی برای کاهش تصدی‌گری دولت و ایجاد رقابت، بدون ارائه چگونگی روش جذب سرمایه‌های بخش خصوصی عنوان شده‌است. {109}

8- مصرف

اگر نیروگاه با ظرفیت کافی نصب شده باشد، عرضه و تقاضای برق به سرعت  انطباق می‌یابد زیرا برق کالایی نیست که بتوان آن را تولید و انبار کرد تا مصرف کننده در موقع نیاز ازآن استفاده کند. برعکس،  در هر ساعت به همان میزان که تقاضا وجود داشته باشد، تولید نیز صورت می‌گیرد. بنابر این در مورد برق این تساوی در هر لحظه برقرار است :

مصرف ð  صادرات  واردات + تلفات تولید

 

هر چند در مورد الکتریسیته بحث موجودی انبار مصداق ندارد، اما درصد تلفات، تولید سرانه برق، اوج مصرف، سهم هر بخش در مصرف، ودرصد رشد سالانه مصرف نکاتی است که باید مورد توجه قرارگیرد. شاید بتوان این خصوصیات را در مورد مصرف برق در ایران چنین بیان کرد:

·     تولید سرانه برق در کشور پایین است.جمعیت ایران حدود یک درصد جمعیت جهان است. در حالی که میزان برق مصرفی ما 75/0% برق مصرفی درجهان است.{66}

·     رشد مصرف از رشد جمعیت و رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر است. می‌توان گفت ایران عقب ماندگی قبلی خود در استفاده از الکتریسیته را به سرعت جبران می‌کند.

·     درصد اتلاف انرژی در مراحل مختلف تولید، انتقال، توزیع و حتی در مراحل پیش از تولید برق و نیز هنگام مصرف الکتریسیته، بسیار زیاد است.

·     توزیع مصرف برق در بخشهای مختلف صنعتی، کشاورزی، خانگی و تجاری بیانگر استفاده نامناسب از الکتریسیته است.جدول 1-8 سهم هر بخش را در استفاده از انواع انرژی نشان می‌دهد. طبق این جدول صنعت کمتر از 12% کل انرژی مورد نیاز خود را توسط استفاده از برق تأمین می‌کند.

·     متأسفانه مصرف برق در ایران بسیار ناموزون است. پاسخگویی به نیاز ساعات پیک، سرمایه و نیروی عظیمی را در صنعت برق به خود مصروف می‌کند.

1-8- سرعت افزایش مصرف و علل آن

اکنون برخی از عوامل یاد شده را با جزئیات بیشتر بررسی می‌کنیم .

جبران عقب ماندگی قبلی

عوامل رشد مصرف برق در ایران را نمی‌توانیم به رشد تولید ناخالص داخلی و رشد جمعیت محدود کنیم. البته می‌دانیم که رشد جمعیت نیز به نحوی در رشد تولید ناخالص داخلی مستتر می‌باشد، اما حتی اگر این دو را کاملاً مستقل فرض کنیم باز هم حداکثر تأثیری که می‌توانند بر نرخ رشد مصرف برق بگذارند کمی بیشتر از مجموع آنها خواهد بود. مقدار اضافی برابر حاصلضرب دو نرخ رشد می‌باشد. اما «تولید ناخالص داخلی ایران طی دهه 1379-1369 از میانگین رشد 7/4 درصد برخوردار بوده است. فروش برق در داخل کشور طی مدت یاد شده به طور متوسط از رشدی معادل 2/7درصد برخوردار بوده است.»{202} در دهه یاد شده، جمعیت به طور متوسط هر سال 5/1 درصد رشد داشته است. بنابراین حداکثر رشد مصرف برق می‌توانست 27/6 درصد باشد زیرا:                                                       27/6% = 5/1% × 7/4% + 5/1% + 7/4%

اما واقعیت آن است که کشور ایران با این ثروت عظیم و منابع ملی فراوان نفت و گاز، در سالهای قبل از انقلاب از برق چندان استفاده ای نمی‌کرده است. همچنانکه در مبحث تولید گفته شد، ایران در مقایسه با بسیاری از کشورها هنوز ظرفیت سرانه پایین تری دارد. این فاصله هنوز در حال پر شدن است. درمبحث توزیع، رشدعظیم تعداد روستاهای برق دار کشور و تعداد مشترکین در مقایسه با قبل از انقلاب نشان داده شد. این موضوع به خوبی گرایش کشور به گسترش عدالت اجتماعی را بیان می‌کند.

همچنانکه جدول 1-1-8 نشان میدهد، حدود 12% کل روستاهای کشور، تنها در همین سال های اخیر یعنی درچهار ساله 79-1375 به برق دسترسی پیدا کرده اند. در دورانی که هرروستایی در کشورهای پیشرفته صنعتی به اینترنت هم دسترسی دارد، ما هنوز عقب ماندگی زیادی داریم که باید جبران کنیم. در چنین شرایطی طبیعی است که رشد مصرف، بیش از اندازه های معمول باشد.

ساعات پیک

اگردر یک فرض ناممکن، طی یک دوره زمانی، مقدار مصرف دریافتی از یک نیروگاه همواره ثابت باشد، میگوییم ضریب بار آن نیروگاه 100% بوده است. این فرض ناممکن است زیرا قبل از هر چیز، میزان مصرف طی ساعات مختلف شبانه روز، کم وزیاد میشود. اکنون کشوری غیر صنعتی را در نظر بگیریم که از برق تنها برای مصارف روشنایی استفاده می‌کند. فرض کنیم در آن کشور به مدت چهار ساعت هنگام تاریک شدن هوا، همه چراغها روشن شود و در ساعات دیگر شبانه روز، هیچ استفاده ای ازبرق نشود. در این صورت ضریب بار آن کشور 67/16% خواهد بود و آن چهار ساعت، پیک[1] یا قله یا اوج یا فراز مصرف نامیده می‌شود. برای بدست آوردن ضریب بار طی یک دوره زمانی مشخص ( روز، هفته، سال...)، نخست برق تولید شده طی آن مدت را به طول مدت ( برحسب ساعت) تقسیم می‌کنیم تا مشخص شود در هر ساعت به طور متوسط چقدر برق تولید شده است. سپس این عدد را به بالاترین مصرف یک ساعته طی مدت یادشده تقسیم می‌کنیم و عدد حاصل را به صورت درصد بیان می‌نماییم. درعمل ضریب بار با دقت بیشتر و بر حسب متوسط روزانه محاسبه می‌شود.

در ایران بخش خانگی بیشترین سهم را در مصرف برق دارد و در عین حال «وسایل خاصی که بتواند مصرف آنها را در ساعات متفاوت شبانه روز به صورت جداگانه ثبت نماید» {202} وجود ندارد. لذا از اهرم تعرفه نیز نمی‌توان برای هدایت مصرف به ساعات غیر پیک استفاده کرد. اما اقدامات پیک سایی و دره زایی برای کاستن از اوج قله مصرف به صورتهای مختلف انجام می‌شود تا با کار فرهنگی، به کارگیری اهرم تعرفه،  تغییر ساعت رسمی، محدودیت ساعت کار اصناف، زمان بندی تعطیلات سالانه صنایع، و طرح هایی نظیر تبدیل انشعاب چاههای کشاورزی از 24 ساعت به 20 ساعت، معضل بزرگ ساعت پیک تعدیل شود. اما ضریب بار متوسط شبکه سراسری در سال 79 هنوز رقم 95/63% رانشان می‌دهد.{114}

اگر رشد مصرف را کنار این ضریب بار مورد توجه قرار دهیم، علت بحران مصرف و احتمال خاموشی بیشتر مشخص می‌شود. برای درک اهمیت و جدیت این بحران می‌توانیم روزهایی از سال را که در آن هم ذخیره گردان و هم ذخیره غیر گردان صفر بوده، یعنی از همه ظرفیت تولید واحدهای درمدار و خارج ازمدار استفاده شده است بشماریم. جدول 2-1-8 حاصل چنین کاری است.

تلفات الکتریکی

قبلاً گفته شد که در تبدیل سوخت به برق، بخش بزرگی ازانرژی از دسترس خارج می‌شود. اما طبعاً آن را تلفات الکتریکی نمی‌دانیم زیرا هنوز در آن مرحله  الکتریسیته تولید نشده است. پس از آن که برق تولید شد، بخشی از انرژی تولید شده درهر نیروگاه برای گردش کارها و ماشین آلات همان نیروگاه به مصرف می‌رسد. از این جهت انرژی تحویل شده به شبکه های انتقال درخروجی هر نیروگاه، کمتر ازمقداری است که وسایل اندازه گیری مولدها نشان می‌دهد. اگر این مصرف داخلی را از تولید ناویژه نیروگاه کسر کنیم، به تولید ویژه می‌رسیم. نیروگاههای آبی کمترین و نیروگاههای دیزلی بیشترین مصارف داخلی را دارند. درصد مصرف داخلی نیروگاهها در سال 77 معادل 6/4% و در سال 78 معادل 69/4 درصد کل تولید نیروگاهها {106} و در سال 79 معادل 7/4% بوده است و دائماً صعود کرده است. درشبکه انتقال، فوق توزیع و توزیع به دلایل فنی ، فیزیکی . پراکندگی مناطق، فرسودگی شبکه، و استفاده های غیر مجاز، باز هم این گلوله برفی آب می‌شود تا جایی که طبق جدول 3-1-8 نهایتاً 7/78% تولید نیروگاهها به مصرف کننده می‌رسد.

همچنانکه ملاحظه می‌شود تلفات برق  ایران پس از تحویل به شبکه 6/16% بوده است که 66/1 برابر مقدار تقریبی قابل قبول می‌باشد. به عنوان مقایسه یادآور می‌شود که تلفات درکره جنوبی 7/5% و در تایلند 11% بوده است. {115} امید می‌رود کارشناسان مربوطه درهمایش های اخیر خود راه کارهای مناسبی برای کاهش این تلفات ارائه کنند.{640}

تلفات برق در صنایع

اما تلفات واقعی از مرحله مصرف آغاز می‌شود! همینکه سهم مصرف برق در بخش صنعتی تنها 32 درصد بوده است به خودی خود نشان دهنده خوب استفاده نکردن از این نعمت است. در سال 1992 سهم بخش صنعت از مصرف برق درترکیه 60% و در چین 80% بوده است.{33}

حدود 20% برق تولید شده در کشور به مصرف روشنایی اختصاص می‌یابد و 69% ازاین مقدار به مصرف روشنایی خانگی می‌رسد. اکثر لامپهایی  که برای روشنایی استفاده می‌شود، لامپهای معمولی (رشته‌ای  ملتهب) است که در بین لامپهای مصرفی ، بازده پایینی دارند و نزدیک به 95% از انرژی مصرفی در این لامپها به صورت تشعشع امواج با طول موج مادون قرمز به گرما تبدیل می‌شود.

در صنایع وضع مطلوب تر نیست. میانگین مصرف ویژه الکتریکی کارخانجات سیمان کشور درسال 78 به 118 کیلو وات ساعت بر تن کاهش یافت .{244}درحالی که در سطح جهانی این مقدار 80 کیلو وات ساعت برتن گزارش شده است. یعنی مصرف درایران در بهترین حالت  48% بیشتر از سطح جهانی بوده‌است. علل این امر را بعداً بررسی خواهیم کرد. همچنین در فاصله سالهای 74-70، شدت مصرف انرژی کارخانه های کاغذ سازی در ایران ، هلندو آمریکا به ترتیب 53، 19، 25 گیگاژول بر تن بوده است.{33}

80% هدر رفت انرژی

در سال 79 به استناد ترازنامه انرژی، 1283 میلیون لیتر گازوئیل، 6492 میلیون لیتر نفت کوره، و 22883 متر مکعب گاز برای تولید الکتریسیته مورد استفاده قرار گرفته است. ارزش حرارتی سوخت های فوق جمعاً 271082 میلیارد کیلو کالری است که بنا بر آمار، به 115708 میلیون کیلووات ساعت برق تبدیل شده است. چه مقدار از این انرژی به مصرف واقعی می‌رسد؟

مصرف داخلی نیروگاه راکسر می‌کنیم:                                                            110248=5460-115708

انرژی یاد شده مربوط به نیروگاه‌های حرارتی است. پس برق آبی را هم کم می‌کنیم:

  106598=3650-110248

تلفات انتقال و توزیع را کسر می‌کنیم:                                     88903= (6/16%-100%)×106598

تلفات  مصرف را نیز کسر می‌کنیم:                      میلیون کیلو وات ساعت  62232=(30%-100%)×88903

تبدیل واحد:                                 میلیارد کیلو کالری  53543 = (1000 × 8760) : (7537000 × 62232 )

20% #   271082 : 53543

البته زیاد تعجب آور نیست. اگر حتی تلفات را به حداقل هم برسانیم باز حدود یک سوم کالری دریافت شده به مصرف مفید می‌رسد. البته انرژی برق ارزشی بالاتر از میزان کالری و ارزش حرارتی انرژی دارد. خواهیم دید که قیمت آن نیز در سطح جهانی برای کالری های مساوی ، دوتا سه برابر قیمت گاز طبیعی است.

2-8- بهای الکتریسیته

قیمت تمام شده

با استفاده از یک محاسبه درمورد قیمت تمام شده هــر کیلووات ظرفیت نیروگــاه {504}می‌توان طرحی برای محاسبه قیمت تمام شده هر کیلو وات ساعت برق تولیدی در نیروگاه بخار و نیروگاه گازی ارائه داد. صرفاً برای بهره گیری در مباحث بعدی ، این طرح به اختصار بیان می‌شود.

    ·      در مورد نیروگاه بخار، هزینه سرمایه گذاری اولیه برای هر کیلو وات ظرفیت تولید 300دلار، هزینه خدماتی دوران ساخت 50 دلار، دوره احداث 4 سال، ضریب تأثیر درجه حرارت 90%، و ضریب تأثیر ساعات کارکرد 75% می‌باشد. این ارقام در مورد نیروگاه گازی به ترتیب 230 دلار، 30دلار، یک سال، 95% و 80% است . در مورد هر دو نیروگاه،ضریب تأثیر فشار هوا 96%، نرخ بهره سالانه 12%، و نرخ تعدیل سالانه 4% منظور می‌شود. بنابراین هزینه سرمایه گذاری نهایی عبارت است از :

هزینه سرمایه گذاری نهایی هر کیلو وات ظرفیت تولید برای نیرو گاه بخار:

18/305 = 75% × 90% × 96% × (4:2)]100/(4 + 12) + 1[(50 + 300)

هزینه سرمایه گذاری‌نهایی هر کیلو وات ظرفیت تولید برای نیروگاه گازی:

 31/204 = 80% × 95% × 96% × (1:2) ]100/(4 + 12) + 1[(30 + 230)

ساعات بار کامل در طول عمر مفید به این صورت محاسبه می‌شود که از کل ساعات موجود در یک سال (8760=24×365) ، ساعات مربوط به خروج اضطراری، خروج طبق برنامه تعمیرات،توقف اقتصادی،کاهش بار اضطراری، کاهش بار طبق برنامه، و ساعات رزرو را کسر می‌کنیم.

ساعات بار کامل نیروگاه بخار در هر سال 

   5851=464-6315=(98+126+240)-(249+1698+498)-8760

ساعات بار کامل نیروگاه گازی در هر سال

  4822=430-5252=(115+105+210)-(1752+1414+342)-8760

این ساعات سالیانه را در طول عمر مفید نیروگاه ضرب می‌کنیم:

کل ساعات بار کامل در طول عمر نیروگاه بخار                                             117020=5851×20

کل ساعات بار کامل در طول عمر نیروگاه گازی                                              72330=4822×15

اکنون ارزش فعلی سرمایه گذاری برای تولید هر کیلو وات ساعت برق در طول عمر نیروگاه با یک تقسیم به دست می‌آید:

سرمایه گذاری بر حسب سنت برای هر کیلو وات ساعت تولید نیروگاه بخار

  26/0 = 100 × (117020 : 18/305)

سرمایه گذاری بر حسب سنت برای هر کیلو وات ساعت تولید نیروگاه گازی

 28/0 = 100 × (72330 : 31/204)

    ·      هزینه متغیر بهره برداری(بجز سوخت ) بر حسب سنت به کیلو وات سال برای نیروگاه بخار 13 و برای نیروگاه گازی 11 است.این اعداد را نخست به میزان ساعات بهره برداری از کل ساعات یک سال محاسبه می‌کنیم و سپس به ساعات بار کامل توزیع می‌نماییم.

هزینه متغیر هر کیلو وات ساعت برای نیروگاه بخار          0016/0 = 5851 : ](8760 : 6315) × 13[

هزینه متغیر هر کیلو وات ساعت برای نیروگاه گازی         0014/0 = 4822 : ](8760 : 5252) × 11[

        ·           هزینه‌های ثابت بهره برداری (پرسنلی) نیز به ترتیب 12و16 می‌باشد که تماماً توسط ساعات بار کامل جذب می‌شود:

هزینه های ثابت بهره برداری برای هر کیلو وات ساعت در نیروگاه بخار           0021/0 = 5851 : 12

هرینه های ثابت بهره برداری برای هر کیلو وات ساعت در نیروگاه گازی          0033/0 = 4822 : 16

    ·      سوخت مورد نیاز را 2/0 لیتر برای هر کیلو وات ساعت و قیمت هر لیتر را 8 سنت فرض می‌کنیم و 6/1 سنت حاصله را به ارقام فوق اضافه می‌کنیم:

هزینه های سوخت، متغیر، و پرسنلی برای یک کیلو وات ساعت در نیروگاه بخار

    6037/1=0021/0 + 0016/0 + 6/1

هزینه های سوخت، متغیر، و پرسنلی برای هر کیلو وات ساعت در نیروگاه گازی

   6047/1 = 0033/0 + 0014/0 + 6/1

    ·      برای به دست آوردن ارزش فعلی مبلغ فوق، از ضریب بازیافت سرمایه کمک می‌گیریم. به این ترتیب که که 20% نرخ مالیات، 10% نرخ بیمه، و 12% نـرخ بهره را جمعاً به صورت مختلط 42%، در طول مدت بهره‌برداری محاسبه می‌کنیم:

 ضریب بازیافت سرمایه در نیروگاه بخار                               4204/0=(1-4220/1) : 42/0×4220/1

ضریب بازیافت سرمایه در نیروگاه گازی                               4222/0=(1-4215/1) : 42/0×4215/1

جمع هزینه های ثابت و متغیر و سوخت را به ضریب فوق تقسیم،و نتیجه را با هزینه سرمایه گذاری جمع می‌کنیم:

ارزش فعلی قیمت تمام شده هر کیلو وات ساعت برق تولید شده درنیروگاه بخار برحسب سنت:

 075/4 = 26/0 + (4204/0 : 6037/1)

ارزش فعلی قیمت تمام شده هر کیلو وات ساعت برق تولید شده درنیروگاه‌گازی برحسب سنت:

 081/4 = 28/0+ (4222/0 : 6047/1)

    ·      در این محاسبه صرفه جویی در مصرف سوخت، و نیز نحوه قیمت گذاری آن اهمیت بسیار دارد. به‌نحوی که اگر قیمت هر لیتر سوخت بالاتر برود ومثلاً به 12 سنت برسد، قیمت تمام شده درنیروگاه گازی ارزان تر خواهد شد. تغییر ارزش ریال و نرخ های متفاوت ارز نیز در این محاسبه شدیداً تأثیر می‌گذارد.

    ·      دریک محاسبه دیگر که در سال 70 انجام شده {505}، نشان داده شده است که در بندرعباس با دلار 70 ریالی نیروگاه بخار، و با دلار600 ریالی نیروگاه سیکل ترکیبی ارجحیت داشته است.

    ·      لازم به توضیح است که همه هزینه های مورد بحث دراینجا به تولید مربوط بوده است و هزینه های انتقال و توزیع در محاسبات فوق  منظور نشده است. برای منظور نمودن این هزینه‌ها به صورت تقریبی، می‌توان 25 درصد به هزینه‌های تولید اضافه کرد.

قیمت فروش

            با توجه به آمار و ارقام مختلفی که در ترازنامه انرژی وجود دارد، محاسبه زیر را انجام می‌دهیم:

سوخت مصرفی سال 79 نیروگاه‌ها                                                         میلیون ریال

1283 میلیون لیتر گازوئیل، هر لیتر 110 ریال                                                              141130

6492 میلیون لیتر نفت کوره، هر لیتر 55 ریال                                                             357060

22883 میلیون متر مکعب گاز، هر مترمکعب 20 ریال                                                    457660

جمع کل هزینه سوخت                                                                                         955850

v          فروش شبکه سراسری 90179 میلیون کیلو وات ساعت بوده که اگر برق آبی را از آن کسر کنیم، 86529 میلیون کیلووات ساعت خواهد شد. اگر قیمت متوسط اعلام شده یعنی 51/88ریال بر کیلو وات ساعت را منظور کنیم، فروش کل 7658682 میلیون ریال خواهد شد.

v                   اگر بخواهیم  سوخت را به قیمت جهانی محاسبه کنیم، می‌توانیم قیمت‌های معادل جهانی را به شرح زیر منظور کنیم:

میلیون ریال                                     13509688 = 360 × 22883 + 616 × 6492 + 992 × 1283

که تقریباً 14 هزار میلیارد ریال می‌باشد. یعنی می‌توان گفت 13 هزار میلیارد ریال یارانه سوخت به صنعت برق داده شده است.

v          اگر بخواهیم فروش را به قیمت جهانی محاسبه کنیم، می‌توانیم 86529 میلیون کیلووات ساعت را به نرخ 400 ریال ( میانگین تقریبی در ایالات متحده) منظور کنیم که حدود 35 هزار میلیارد ریال می‌شود.

v           تفاوت هزینه سوخت و مبلغ فروش درحال حاضر حدود 6 هزار میلیارد ریال است اما این تفاوت با قیمت‌های جهانی، 21 هزار میلیارد ریال می‌باشد.

v      یارانه اعلام شده برق در سال 79، درمجموع مبلغ 5/32825 میلیار ریال بوده است.{115} پس می‌توان گفت صنعت برق نیز حدود 20 هزار میلیارد ریال روی برق فروش رفته یارانه داده است. البته برق آبی قسمتی از این یارانه را جبران می‌کند.

v     گفته می‌شود {37} به ازای هر کیلو وات ساعت برق، 100 ریال یارانه داده شده است که 45 ریال یارانه سوخت و 55 ریال یارانه از طرف صنعت برق پرداخت شده است.

برای مقایسه و مطابقت قیمت ها در سطح جهانی، جدول 1-2-8 تنظیم شده است.



[1] Peak

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد